- دیباچه 1
- پیشگفتار 2
- بخش اول: سلام و احوالپرسی 4
- اشاره 4
- سلام! 5
- اسم دوست 5
- دوستم کجاست؟ 6
- دست در دست 6
- حرف و لبخند 7
- بخش دوم: آراستگی و تمیزی و زیبایی 8
- اشاره 8
- سبز و سفید 9
- گل در چشمه 10
- بوی گل 11
- لباسهای تمیز بپوش 12
- مثل مروارید 12
- بخش سوم: مهمانی رفتن و مهماننوازی 13
- اشاره 13
- مهمان مهربان 14
- سحر بیا خانه ما 15
- پشتی 16
- کم نخورید! 17
- بخش چهارم: دوستی و مهربانی 18
- اشاره 18
- نماز تند 19
- غصه نخور، شاد باش 20
- زیر نور ماه 21
- پرستار بیدار 22
- شیرینترین افطار 23
- همسفر مهربان 24
- بفرما سایه! 25
- پرواز چشم 26
- سوار مهربان 27
- دعای باران 28
- عطرفروش 29
- چه کسی بیمار است؟ 30
- اسمش را بپرس 31
- بگو که دوستت دارم 32
- مثل گل شکفته 33
- اشاره 34
- بخش پنجم: مهربان با کودکان 34
- صدای گریه 35
- دسته گل است، مبارک است 36
- کودک بازیگوش 37
- دعا برای دخترک 38
- نوزاد ناز 39
- یه لقمه این، یه لقمه آن 40
- مهمان دخترک 41
- پدر و گل پسر 42
- بیست و یک دانه خرما 43
- پروانههای تشنه 44
- صبح به خیر کوچولو! 45
- کلاس اول 46
- قنوت 47
- زینب کوچولو 48
- انگشتر بازی 49
- دوست درخت 50
- خرما بفرما! 51
- سجده طولانی 52
- پروانههای رنگارنگ 53
- دست نوازش 54
- کاری نداشت به کارش 55
- آرامش گل 56
- شاپرکها در باغ 57
- گلهای سرخ و صورتی 58
- شربت شیرین 59
- باران بوسه 60
- اشاره 61
- بخش ششم: بازی کردن با کودکان 61
- گل پسر دو ساله 62
- چشم کوچولو 63
- باغ سبز کوچه 64
- مسابقه دو 65
- دشت سرسبز اتاق 66
- داور کشتی 67
- سه گل پسر 68
- قایم باشک 69
- خبر خبر 70
- کوچولو بیا سوار شو! 71
- اشاره 72
- بخش هفتم: بخشش کردن، هدیه دادن و هدیه گرفتن 72
- چهار سکّه 73
- پیراهن نو 74
- سکه طلا 75
- پشمالو 76
- دو نیمه نان 77
- بَه بَه! بوی بِه 78
- جشن میوه 79
- گل سرخ 80
- گردن بند 81
- انگشتر طلا 82
- کاسه شیر 83
- بخش هشتم: خوشقولی 84
- اشاره 84
- سه روز 85
- در کنار صخره 86
- چوپان باوفا 87
- اشاره 88
- بخش نهم: کار و همکاری 88
- چوپان کوچک 89
- بنّای کوچک 90
- بازرگان کوچک 91
- مسجد مدینه 92
- مثل همه 93
- دو باغبان 94
- گلهای رنگارنگ 95
- همکار همسر 96
- زانوی شتر 97
- جوان شترچران 98
- آقا کوچولو! بسم الله بگو 99
- بوسه 100
- بخش دهم: آداب غذا خوردن 101
- اشاره 101
- مثل ستاره 102
- سه نَفَس 103
- خنک 104
- بفرما آب! 105
- نان و لبخند 106
- یاد خدا 107
- اشاره 108
- بخش یازدهم: مهربانی با حیوانات 108
- برّه گرسنه 109
- جوجه ناز 110
- گربه تشنه 111
- گربه گرسنه 112
- دو کبوتر 113
- شادی و بخشش 114
- چشمه و برکت 115
- شتر خسته 116
- سهم بچه شتر 117
- اشاره 118
- بخش دوازدهم: ورزش کردن 118
- یار شهاب، یار نور 119
- سوارکار قهرمان 120
- دو بار کشتی 121
- داور اسبدوانی 122
- داور وزنهبرداری 123
- اشاره 124
- بخش سیزدهم: شوخی و شادی 124
- بَهبَه عجب خرماهایی! 125
- زود بگو من کی هستم؟! 126
- بچه شتر! 127
- با همه هیکلت! 128
- چوپان خندان 129
- بخش چهاردهم: ویژگیها 130
- اشاره 130
- ضربه سخت 131
- عاشق خدا 132
- دوست نماز 133
- سوزن همسایه 134
- جلوتر از همه 135
- نام زیبا 136
- در یک خط 137
- همیشه شاداب 138
- دو حلقه 139
- کتابنامه 140
کاری نداشت به کارش
کاری نداشت به کارش
نماز شروع شد. عطر صدای دلنشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان مسجد پیچید. نمازگزاران، عاشقانه به صدای زیبایش گوش میدادند. حسین علیه السلام رو به روی پیامبر کنار دیوار محراب نشسته بود. پیامبر سر بر سجده گذاشت.
حسین علیه السلام با خوشحالی جلو آمد و سریع روی دوش پیامبر سوار شد. با شور و شادی پاهایش را تکان داد: «هِی هِی، بَه بَه! بَه بَه!» پیامبر، آرام او را پایین گذاشت و سر از سجده برداشت و باز به سجده رفت. حسین علیه السلام دوباره روی دوش پدر بزرگ مهربان سوار شد: «هِی هِی، بَه بَه!» پیامبر دوباره او را آرام پایین آورد و بلند شد. از جا برخاست تا رکعت دوم را بخواند. حسین علیه السلام همان جا نشست و با شور و شوق منتظر ماند تا نوبت سجدههای بعدی برسد. در سجدههای رکعت دوم هم باز روی دوش سوار شد. خلاصه آن روز تا آخرین سجده نماز، هر بار، پیامبر سجده میرفت، حسین علیه السلام روی او سوار میشد و خود را مانند سواران تکان میداد و شادی میکرد. صدای دلنشین پیامبر و صدای شیرین حسین کوچولو که هنگام سوار شدن با ذوق و شوق حرف میزد، درهم میآمیخت و فضای مسجد را زیباتر میکرد.(1)
1- حکمتنامه کودک، ص 264، ح 399.