گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 6

صفحه 6

دست در دست

دست در دست

دست راستش در دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و چشم­هایش در برابر چشمان درخشانش. دست گرم و نگاه آرام پیامبر، روحش را نوازش می­داد؛ چه لحظه­ زیبایی! فکر می­کرد پیامبر نیز مثل همه دستش را عقب می­کشد و دست دادن به پایان می­رسد، ولی دست گرم پیامبر همچنان دست او را در بر گرفته بود و خورشید نگاهش جان مرد را صفا می­داد.(1)

دوستم کجاست؟

دوستم کجاست؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مسجد شد. دوستانش در گوشه کنار مسجد نشسته بودند. با یک­یک آنها سلام و احوال­پرسی کرد. سه _ چهار روزی بود که خبری از بعضی از دوستان ایشان نبود. پیامبر که برای سومین روز آنها را ندیده بود، از حاضران، حالشان را جویا شد.

پس پرسید: «دوست جوان ما کجاست؟»

پاسخ دادند: «به سفر رفته است».

پیامبر دست­ها را بالا برد و برایش دعا کرد: «خدایا، او را در سفر نگه­داری کن!» پس گفت: «دوست دیگرمان کجاست؟» پاسخ دادند: «چند روز است


1- سنن النبی صلی الله علیه و آله، ص 99، ح 59.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه