گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 66

صفحه 66

دشت سرسبز اتاق

دشت سرسبز اتاق

پسرهای نازنین فاطمه علیها السلام به خانه پیامبر آمدند. پیامبر کنارشان نشست و با مهربانی با گل پسرهای عزیز گرم حرف زدن شد. بعد دست­هایشان را روی زمین گذاشت. خود را خم کرد و با لبخند به بچه­ها گفت: «یک بازی شاد و شیرین! بیایید و سوار من بشوید تا شما را ببرم».

بچه­ها خیلی خوش­حال شدند. جلو آمدند و سوار شدند. پیامبر، آرام آرام حرکت کرد و دور اتاق چرخید. بچه­ها مثل سوارکارها دست و پای خود را تکان می­دادند و می­خندیدند.

بوی گل محمدی، روی خندان پدربزرگ، صورت شکفته بچه­ها و فریاد شور و شادی. به راستی که اتاق چه زیبا شده بود.(1)


1- میزان الحکمه، ح 22631.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه