گل صدبرگ: داستان های شیرین پیامبر مهربانی برای کودکان و نوجوانان صفحه 71

صفحه 71

کوچولو بیا سوار شو!

کوچولو بیا سوار شو!

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از کوچه عبور می­کرد. چشمش به پسر بچه نازی افتاد. کنار دیوار ایستاده بود. به او سلام کرد: «سلام علیکم کوچولو! حالت خوب است؟» پسرک با چشمان زیبایش، پیامبر را نگاه کرد. و با لبخند، جوابش را داد. جوانی از آنجا می­گذشت. پیامبر به او گفت: «برادر عزیز! لطفاً این بچه را روی دوش من سوار کن.» جوان پسر کوچولو را سوار کرد. پیامبر با دست­هایش، با دقت، او را گرفت. به پسر کوچولو گفت: «حالا تو را می­برم.» راه افتادند. پسرک هیجان زده بود. با دست­های کوچکش، شانه­های بلند پیامبر را محکم گرفته بود و با چشم­های پر ستاره­اش، مردم را تماشا می­کرد.(1)


1- رفتار پیامبر با کودکان و نوجوانان، ص 52، به نقل از: امالی صدوق، ج 2، ص 287.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه