تفسیر مردان (آیاتُ الرِّجالِ فِی الْقُرآن) بررسیمجموعه‌آیات مربوط به «مردان» درقرآن کریم «جلد دوم» صفحه 347

صفحه 347

(374) آياتُ‌الرِّجالِ فِي‌الْقُرْآن

يك توصيه اخلاقي به مردان در ارتباط با طلاق

يا اَيُّهَاالَّذينَ امَنُوا اِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَ‌طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ اَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَكُمْ عَلَيْهِــنَّ مِــنْ عِـدَّةٍ تَعْتَـدُّونَهــا فَمَتِّعُــوهُــنَّ وَ سَرِّحُــوهُنَّ سَـراحــا جَميــلاً

اي كساني كه ايمان آورده‌ايد هنگامي كه با زنان باايمان ازدواج كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد عده‌اي براي شما بر آن‌ها نيست كه بخواهيد حساب آن‌را نگاه داريد، آن‌هارا باهديــه منـاسبي بهــره‌مند سازيد و به طــرز شايسته‌اي آن‌ها را رها كنيد. (49 / احزاب)

شرح آيه از تفسير نمونه

« سَراح جَميل » به معني رها ساختن توأم با محبت و احترام و ترك هرگونه خشونت و ظلـم و ستـم و بي‌احتــرامي است. در اين‌جا خداوند استثنايي براي حكم عده زنان مطلّقه بيان فرموده كه اگر طلاق قبل از دخول واقع شود نگاه داشتن عده لازم نيست و از اين تعبير به دست مي‌آيد كه قبل از اين آيه حكم عده بيان شده بوده است. تعبير به « مؤمنات » دليل بر اين نيست كه ازدواج با غير زنان مسلمان به كلي ممنوع است ، بلكه ممكن است اشاره به اولويت آن‌ها بوده باشد ، بنابراين با روايت و فتاواي مشهور فقها كه ازدواج موقت با زنان كتابيه را مجاز مي‌شمرد منافاتي ندارد. ضمنا از تعبير « لَكُم » و هم‌چنين جمله « تَعْتَدُّونَها » ( عده را محاسبه كنيد ) استفاده مي‌شود كه عده نگهداشتن زن يك نوع حق براي مرد محسوب مي‌شود و بايد چنين باشد ، زيرا امكان دارد در واقع زن باردار باشد و ترك عده و ازدواج با مرد ديگر سبب مي‌شود كه وضع فرزند نامشخص گردد و حق مرد در اين زمينه پايمال شود ، گذشته از اين‌كه نگهداشتن عده فرصتي به مرد و زن مي‌دهد كه اگر تحت تأثير هيجانات عادي حاضر به طلاق شده باشند مجالي براي تجديد نظر و بازگشت پيدا كنند و اين حقي است هم براي زن و هم براي مرد. و اما اين‌كه بعضي ايراد كرده‌اند كه اگر عده حق مرد باشد ، بايد بتوان آن را اسقاط نمود درست نيست ، زيرا در فقه حقوق زيادي داريم كه قابل اسقاط نيست ، مانند حقي كه بازماندگان ميت در اموال او دارند و يا حقي كه فقراء در زكات دارند

تفسير مردان (375)

هيچ‌يك را نمي‌توان با اسقاط كردن ساقط نمود. سپس به حكم ديگري از احكام « زناني كه قبل از آميزش جنسي طلاق گرفته‌اند » مي‌پردازد كه در سوره بقره نيز به آن اشاره شده‌است ، مي‌فرمايد : « فَمَتِّعُوهُنَّ ». بدون شك پرداختن هديه مناسب به زن در جايي واجب است كه مهري براي او تعيين نشده باشد ، همان‌گونه كه در آيه 236 سوره بقره آمده است : « لا جُناحَ عَلَيْكُمْ اِنْ طَلَّقْتُمْ النِّساءَ مالَمْ تَمَسُّوهُنَّ اَوْ تَفْرِضُوالَهُنَّ فَريضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ : گناهي بر شما نيست اگر زنان را قبل از آميزش يا تعيين مهر (به‌عللي) طلاق دهيد، ولي در اين‌موقع آن‌ها را (با هديه‌اي مناسب) بهره‌مند سازيد ». بنابراين آيه مورد بحث گرچه مطلق است و مواردي را كه مهر تعيين شده يا نشده هردو را شامل مي‌شود ، ولي به قرينه آيه سوره بقره آيه مورد بحث را محدود به موردي مي‌كنيم كه مهري تعيين نشده باشد ، زيرا در صورت تعيين مهر و عدم دخول پرداختن نصف مهر واجب است ( همان‌گونه كه در آيه 237 سوره بقره آمده ). اين احتمال را نيز بعضي از مفسران و فقها داده‌اند كه حكم « پرداختن هديه‌اي مناسب » در آيه مورد بحث عام است ، حتي مواردي را كه مهر در آن تعيين شده شامل مي‌شود. در اين كه مقدار اين « هديه » چه اندازه بايد باشد ؟ قرآن مجيد در سوره بقره آن را اجمالاً بيان كرده و فرموده است : « مَتاعا بِالْمَعْرُوفِ : هديه‌اي مناسب و متعارف » ( 236 / بقره ) و باز در همان آيه مي‌گويد : « عَلَي الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَي الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ: آن‌كس كه توانايي‌دارد به اندازه تواناييش و آن كس كه تنگدست است به اندازه خودش ». بنابراين اگر در روايات اسلامي مواردي از قبيل خانه ، خادم، لباس و مانند آن ذكر شده بيان مصداق‌هايي از اين كلي است كه بر حسب امكانات شوهر و شؤون زن تفاوت مي‌كند. آخرين حكم آيه مورد بحث اين است كه « زنان مطلقه را به طرز شايسته‌اي رها كنيد و به صورت صحيحي از آن‌ها جدا شويد » « وَ سَرِّحُوهُنَّ سَراحا جَميلاً ». همان‌گونه كه در آيه 29 سوره بقره آمده است يا بايد همسر را به طور شايسته نگاهداشت و يا با نيكي و احترام رها كرد « فَاِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تَسْريحٌ بِاِحْسانٍ ». هم

(376) آياتُ‌الرِّجالِ فِي‌الْقُرْآن

ادامه زوجيت بايد توأم با معيارهاي انساني باشد و هم جدا شدن ، نه اين‌كه هرگاه شوهر تصميم برجدايي گرفت هرگونه بي‌مهري ، ظلم ، بدگويي و خشونت را در مورد همسرش مجاز بشمرد كه اين رفتار قطعا غير اسلامي است. بعضي از مفسران « سَراح جَميل » را به معني انجام طلاق طبق سنت اسلامي گرفته‌اند و در روايتي كه در تفسير « علي بن ابراهيم » و « عيون الاخبار » آمده نيز اين معني منعكس است ، ولي مسلم است كه « سَراح جَميل » محدود در اين معني نيست هرچند يكي از مصاديق روشن آن همين است. درباره اصل معني «سَراح» و ريشه‌لغوي‌آن و اين‌كه چرادراطلاقات‌متعارف به‌معني رهاساختن‌به‌كار مي‌رود، شرحي درذيل آيه 28 همين ســوره «احـزاب» داشتيم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه