تفسیر مردان (آیاتُ الرِّجالِ فِی الْقُرآن) بررسیمجموعه‌آیات مربوط به «مردان» درقرآن کریم «جلد دوم» صفحه 359

تفسير مردان (389)

سرگـذشت رسـولان انطاكيه

1ـ در اين مورد آورده‌اند كه عيسي عليه‌السلام دو تن از حواريون را به سوي مردم شهر «انطاكيه» فرستاد تا مردم آن سرزمين را به توحيدگرايي و آراستگي به ارزشها و دوري از گناه و ستم فرا خوانند و آنان در دروازه شهر به مرد سالخورده‌اي رسيدند كه گــوسفنـدانش را به چــرا آورده بـود.

آن مرد «حبيب»، صاحب «يس» بود كه فرستادگان مسيح عليه‌السلام به او برخورد كردند پس از سلام و اداي احترام بر او، «حبيب» به آنان گفت: شما كه هستيد؟

آنان گفتند: ما فرستادگان مسيح عليه‌السلام به سوي شهر شما هستيم و آمده‌ايم كه شما را از پرستش بت‌هاي گوناگون بازداشته و به سوي خداي يكتا دعوت كنيم.

گفت: آيا نشانه و معجزه‌اي داريد؟

گفتند: آري؛ ما به خواست خدا بيماران را شفا و گرفتارانِ به جذام و بيماري «بَرَص» را بهبــود مي‌بخشيــم؛ او گفت: من پســـري دارم كه در بستــر بيمــاري اسـت و اينــك سـال‌هاست كه تــوان حــركت را از دســت داده اسـت.

آنان گفتند: ما را به سراي خود ببر تا او را ببينيم و از حال و روزش جويا گــرديم.

و از پي آن، به همراه «حبيب» به خانه‌اش آمدند و با كشيدن دستي بر پيكر فرزند بيمــارش، به خــواست خــدا، او شفــا يــافــت و از جــا حركت كرد.

اين خبر به سرعت در سراسر شهر پيچيد و خدا بيماران بسياري را به دست آنان شفــا بخشيــد و آمــدن آنــان و دعــوت‌شان به توحيدگرايي و يكتاپرستي بر سر زبانها افتاد.