تفسیر مردان (آیاتُ الرِّجالِ فِی الْقُرآن) بررسیمجموعه‌آیات مربوط به «مردان» درقرآن کریم «جلد دوم» صفحه 443

صفحه 443

2- « وسائل الشيعه » ، جلد 8 ، باب 157 حديث 2 صفحه 608 .

تفسير مردان (477)

آن مـرد نابينا ، يا كوتاه قد ، يا سياهرنگ ، يا كوسه. به اين ترتيب ذكر عيوب پنهاني به هر قصد و نيتي كه باشد ، غيبت و حرام است و ذكر عيوب آشكار اگر به قصد مذمت باشد نيز حرام است ، خواه آن را درمفهوم غيبت وارد بدانيم‌يانه. اين‌ها همه در صورتي است كه اين صفات واقعا در طرف باشد ، اما اگر صفتي اصلاً وجود نداشته باشد ، داخل در عنوان « تهمت » خواهد بود كه گناه آن به مراتب شديدتر و سنگين‌تر است. در حديثي از امام صادق مي‌خوانيم : « اَلْغيبَةُ اَنْ تَقُولَ في اَخيكَ ما سَتَرَهُ اللّهُ عَلَيْهِ ، وَ اَمَّا الاَْمْرُ الظّاهِرِ فيهِ مِثْلُ الْحِدَّةِ وَ الْعَجَلَةِ فَلا وَ الْبُهْتانُ اَنْ تَقُولَ ما لَيْسَ فيهِ: غيبت آن است كه درباره برادر مسلمانت چيزي را بگويي كه خداوند پنهان داشته و اما چيزي كه ظاهر است مانند تندخويي و عجلـه داخـل در غيبـت نيسـت ، امـا بهتـان ايـن اسـت كـه چيـزي را بگويـي كـه در او وجود ندارد » .(1) و از اين‌جا روشن مي‌شود ، عذرهاي عوامانه‌اي كه بعضي براي غيبت مي‌آورند مسموع نيست ، مثلاً گاهي غيبت كننده مي‌گويد : اين غيبت نيست ، بلكه صفت او است ، درحالي‌كه اگر صفتش نباشد، تهمت است نه غيبت. يا اين كه مي‌گويـد : اين سخني است كه در حضور او نيز مي‌گويم ، در حالي‌كه گفتن آن پيش روي طرف ، نه تنها از گناه غيبت نمي‌كاهـد، بلكه به‌خاطر ايذاء، گناه سنگين‌تري را به‌بار مي‌آورد .

علاج غيبت و توبه آن

«غيبت» مانند بسياري‌از صفات ذميمه تدريجا به صورت يك بيماري رواني درمي‌آيد ، به گونه‌اي كه غيبت‌كننده از كار خود لذت مي‌برد و از اين كه پيوسته آبروي اين و آن را بريزد، احساس‌رضايت و خشنودي‌مي‌كند و اين‌يكي‌ازمراحل‌بسيار خطرناك اخلاقي است. اين‌جا است كه غيبت‌كننده بايد قبل از هر چيز به درمان انگيزه‌هاي دروني غيبت كه در اعماق روح او است و به اين گناه دامن مي‌زند بپردازد ،

1- «اصول‌كافي»، جلد 2،باب‌الغيبة والبهت حديث 7 .

(478) آياتُ‌الرِّجالِ فِي‌الْقُرْآن

انگيزه‌هايي همچون «بخل» و «حسد» و «كينه‌توزي» و«عداوت» و «خودبرتربيني». بايـد از طريـق خودسازي و تفكر در عواقب سوء اين صفات زشت و نتايج شومـي كه ببار مـي‌آورد و همچنين از طريق رياضت نفس اين آلودگي‌ها را از جـان و دل‌بشويد، تا بتواند زبان‌را از آلودگي به غيبت بازدارد. سپس در مقام توبه برآيد و از آن‌جا كه غيبت جنبه « حق الناس » دارد ، اگر دسترسي به صاحب غيبت دارد و مشكل تازه‌اي ايجاد نمي‌كند ، از او عذرخواهي كند ، هر چند به‌صورت سربسته باشد ، مثلاً بگويد من گاهي بر اثر ناداني و بي‌خبري از شما غيبت كرده‌ام ، مرا ببخش و شرح بيشتري ندهد، مبادا عامل فساد تازه‌اي شود. و اگر دسترسي به طرف ندارد يا او را نمي‌شناسد، يا از دنيا رفته است ، براي او استغفار كند و عمل نيك انجام دهد ، شايد به بركت آن خداوند متعال وي را ببخشد و طرف مقابل را راضي سازد .

موارد استثناء غيبت

آخريـن سخـن درباره غيبت اين‌كه ، قانون غيبت مانند هر قانون ديگر استثناهايـي دارد ، از جمله اين‌كه گاه در مقام « مشورت » مثلاً براي انتخاب همسر ، يا شريك در كسب و كـار و مانند آن كسي سؤالي از انسان مي‌كند ، امانت در مشورت كه يك قانون مسلم اسلامي است، ايجاب مي‌كند اگر عيوبي از طـرف سـراغ دارد بگويد، مبادا مسلماني در دام بيفتد و چنين غيبتي كه با چنين نيت انجام مي‌گيرد ، حرام نيست. همچنين در موارد ديگري كه اهداف مهمي مانند هدف مشورت در كار باشد ، يا براي احقاق‌حق و تظلم‌صورت‌گيرد. البته كسي كه آشكارا گناه مي‌كند و به اصطلاح « متجاهر به فسق » اسـت از موضوع غيبت خارج است و اگر گناه او را پشت سر او بازگو كنند ، ايرادي ندارد ، ولي بايـد توجه داشت اين حكم مخصوص گناهي است كه نسبت به آن متجاهراست. اين نكته نيز قابل توجه است كه نه تنها غيبت كردن حرام است،گوش به غيبت‌دادن و درمجلس غيبت حضور يافتن، آن نيز جزء محرمات است، بلكه طبق پاره‌اي از روايات بر مسلمانان واجب است كه ردّ غيبت كنند ، يعني در برابر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه