روزشمار تاریخ معاصر ایران جلد پنجم صفحه 5

صفحه 5

هشتم آبان، اکثریت نمایندگان به خانه رضا خان فراخوانده شدند و در زیرزمین آنجا از آنها قول گرفته شد که در جلسه فردا ماده واحد های که علیاکبر داور تهیه کرده بود، به تصویب برسانند. این ماده واحده با تغییر در برخی از مواد قانون اساسی، سلطنت را از خاندان قاجار گرفته و به رضا خان و اخلاف او واگذار میکرد.

وزارت جنگ پس از موفقیت در اجبار مجلس به تصویب ماده واحده، بلافاصله اقدام به تهیه مقدمات برپایی مجلس مؤسسان کرد و با ابلاغ بخشنام های به فرماندهان لشکرها از آنان خواست که در انتخاب نمایندگان طرفدار «رئیس حکومت موقتی و ریاست عالیه کل قوا» بکوشند. در ماده واحده تصویب شده، رضا خان به عنوان رئیس حکومت موقتی مملکت شناخته شده بود و اینک مجلس مؤسسان باید رژیم سیاسی و حاکم بعدی را انتخاب میکرد. اسامی نمایندگان مجلس مؤسسان در ستادی ویژه آماده و به فرماندهان ابلاغ شد.

٢١ آذر بود که مجلس مؤسسان در محل تکیه دولت تشکیل شد و خیلی زود به پادشاهی رضا خان رأی داد.

همه چیز بر مدار رضایت انگلیس چرخید. روسها که در رسیدن رضا خان به پادشاهی مخالفتی از خود نشان نداده بودند، در انتظار رسیدن امتیازی از سوی دولت ایران به سر میبردند؛ این امتیاز چیزی جز واگذاری شیلات سواحل جنوبی دریای خزر به شوروی نبود. تعلل دولت در این امر، و نیز به کارگیری همه وسایل نقلیه برای انتقال گندم از نقاط مختلف به تهران که موجب اختلال در امور بازرگانی بنگاه های اقتصادی روسها در ایران شده بود، دولت شوروی را وادار به تحریم ایران کرد. روسها ورود همه کالا های ایرانی، جز پنبه را به خاک خود ممنوع کردند. آوار این تحریم روی سر بازرگانان شمال ایران خراب شد. اقدام دیگر روسها نخریدن اوراق بهادار «چرونتس» از تجار ایرانی بود. آنان همچنین از فروش بنزین به وسایل نقلیه ایرانی خودداری کردند. مقاومت نسبی رضاشاه در برابر این فشارها را باید آزمون موفق او در پیوند با سیاست های انگلیس ارزیابی کرد.

رضاشاه همزمان با جلوس در کاخ گلستان، اطلاعی های در مبارزه با فساد (بسته شدن قمار خانه ها، تعطیلی مراکز تهیه مشروبات الکلی و ...) منتشر کرد، و بر صیانت خود از آیین اسلام تأکید نمود، اما در خفا از فرماندهان لشکرها، کارگزاران اصلی امور اجرایی، خواست طوری رفتار نکنند که به عواید دولت از نواحی یاد شده لطمه بخورد.

ماه های زمستان ١٣٠٤ بیشتر حواس رضاشاه و دربار تازه تأسیس او به رهبری عبدالحسین تیمورتاش متوجه تاجگذاری در نخستین روز های اردیبهشت ١٣٠٥ بود. شناسنامه شاه جدید باید مشخص میشد. از این رو اقداماتی برای تعیین روز، ماه و سال تولد او درگرفت و در ن هایت با استناد به گفته چراغعلی خان پهلوی (امیراکرم) ٢٤ اسفند به عنوان سالروز تولد او تعیین گردید و آن روز به عنوان عید ملی تعطیل و چراغانی شد.

و اما چند توضیح ضروری:

١. بنیان این مجموعه از کتابها (روزشمار تاریخ معاصر ایران)، بر اسناد «کاخ مرمر» گذاشته شده است. تولد این سندها با آغاز وزارت جنگ رضا خان همزمان است. مکاتبات اداری، بخشنامه ها، مراسلات افراد عادی، و رجال کشوری و لشکری، و هر آن چه که مربوط به وزارت جنگ و شخص رضا خان میشد، با دستهبندی ابتدایی و معمولاً موضوعی، رفته رفته گرد هم آمد. شمار این سندها در سال ١٣٠٠ش بسیار اندک است، اما با شکلگیری ارتش و توسعه آن در سال ١٣٠١ش با رشد چشمگیر روبهرو گردید. در سال ١٣٠٢ش با رسیدن رضا خان به رئیسالوزرایی و تمرکز قدرت در دو نهاد وزارت جنگ و ریاست وزراء به تعداد مکاتبات و مراسلات افزوده شد. از سال ١٣٠٥ش و آغاز سلطنت پهلوی، اسناد رنگ و روی درباری هم گرفت، و از این رهگذر حدود ١٥٠ هزار نسخه سند به جای ماند. از این رو سند های یاد شده که به واسطه نگهداری در کاخ رضاشاه «اسناد کاخ مرمر» نامیده شده است، از دو دوره کوتاه وزارت جنگ و ریاستالوزرایی رضا خان و دوره بلندمدت سلطنت او حکایتها میکند.

سند های سال ١٣٠٤ (استفاده شده در این مجلد) با این که نوعاً مختص به وزارت جنگ است، اما ماهیت صرفاً نظامی ندارد. علت آن، اعمال نفوذ این وزارت خانه به ویژه شخص رضا خان در امور سیاسی و کشوری است. اهمیت اسناد نیز بیش از هر چیز متوجه همین موضوع است. این سندها از ابقای رئیس یک تلگراف خانه گرفته تا برکناری حاکم یک ایالت؛ از دستور اعدام رئیس یک طایفه گرفته تا تعیین نماینده برای مجلس شورای ملی یا مجلس مؤسسان، آن هم به خواست وزیر جنگ و امرای لشکر های او، با ما سخن میگویند.

علاوه بر «اسناد کاخ مرمر»، برای حفظ قالب تقویمنگاری (کرونولوژی) و به دست دادن نمایی منسجم از فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوره، منابع دست اولی چون روزنامه های آن دوره، کتاب هایی که منابع اصلی آن دوره تاریخی به شمار میروند، و نیز اسناد مراکزی چون بایگانی ملی انگلیس، وزارت امور خارجه ایران، سازمان اسناد ملی ایران و مجلس شورای اسلامی نیز در تدوین این اثر مورد استفاده قرار گرفته است.

٢. از ابتدای سال ١٣٠٤ تقویم ایران بنا بر مصوبه مجلس شورای ملی تغییر کرد. مبنای شمار روزها در شش ماهه اول سال ٣١ روز، پنج ماهه دوم ٣٠ روز، و در اسفندماه ٢٩ روز (در سال های کبیسه ٣٠ روز) باشد. نام ماه ها از برج های فلکی به اسامی ایرانی تغییر کرد که تا امروز بر همین اساس باقی است.

٣. نظر خوانندگان و پژوهشگران را به این نکته جلب میکند که نتیجه بسیاری از اخبار درج شده در هر روز، در پاورقی آن یاد شده است. از این رو ضروری است هر خبر با مراجعه به پاورقی آن پیجویی شود. همچنین در برخی موارد برای ایجاد پیوند در موضوعات واحد، با ذکر (ر.ک: فلان روز) امکان دریافت سیر حوادث فراهم گردیده است.

٤. در این روزشمار بنا بر آن بوده است که وقوع حوادث، معیار اصلی جای گرفتن آنها در روز موردنظر باشد. تلگرام های وزارت جنگ که حجم قابلتوجهی از اخبار را به خود اختصاص میدهند، دو تاریخ در سرصفحه خود دارند: تاریخ اصل تلگرام و تاریخ کشف. اگر غیر از این دو زمان، تاریخ تحریر نیز در پایان تلگرام نوشته شده باشد همان به عنوان زمان وقوع، لحاظ میشود، در غیر این صورت تاریخ اصل تلگرام معیار درج در روز موردنظر است. نامه ها نیز که معمولاً یک تاریخ دارند، ملاک زمان وقوع خبر هستند. و در این بین چه در تلگرامها و چه در نامه ها اگر از رخدادی با تاریخ مشخص یاد شده باشد، فارغ از زمان تحریر یا تاریخ اصل تلگرام، تاریخ آن حادثه معیار وقوع خبر بوده است.

در مورد اخبار مندرج در جراید نیز همین ملاک موردنظر بوده است. اما اگر در متن خبر روزنامه ها تاریخ وقوع حادثه، ذکر نشده باشد، روز چاپ خبر، معیار شمرده شده است و در چنین حالتی، خبر با این توضیح که «روزنامه فلان در شماره امروز خود نوشت...» تنظیم شده، در روز معین قرار گرفته است.

٥. خبررسانی در این دوره برای روزنامه ها از چند منبع صورت میگرفت. اخبار خارجی با چهار آژانس رویتر، بیسیم مسکو، بیسیم پاریس، و بیسیم برلن به نشریات میرسید. جراید از طریق اشتراک، و پرداخت آبونمان خبر های خارجی را از این بنگاه های خبرپراکنی دریافت میکردند. اخبار داخلی نیز عمدتاً از طریق وزارت خانه ها، هیأت دولت و مجلس شورای ملی به دست روزنامه ها میرسید. خبرها در مبدأ تنظیم میشد؛ به همین دلیل متن آنها در روزنامه های مختلف یکسان است. غیر از این برخی جراید از مخبران محلی نیز سود میجستند که خبرها را از شهر های دیگر به روزنامه متبوعشان میفرستادند. این نوع خبرها معمولاً بلند، مشروح و شامل چندین خبر در ظرف زمانی معین (حوادث یک هفته، یا یک ماه) بود. منابع خصوصی که اخبار اختصاصی را در اختیار مطبوعات قرار میدادند، منبع دیگر اخبار داخلی بود که درصد کمتری از میان خبر های درج شده در مطبوعات را به خود اختصاص میداد.

٦. این کتاب تا رسیدن به دست خوانندگان خود، راهی را طی کرده که در آن محققان، سازمان های اسنادی و کتاب خانه ها نقش داشتهاند. در این بین اداره کل اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه؛ سازمان اسناد و کتاب خانه ملی جمهوری اسلامی ایران؛ کتاب خانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران؛ کتاب خانه تخصصی انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران وابسته به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری؛ همکاری مؤثری داشتهاند.

به پاس قدردانی، نام دستیاران نزدیک مؤلف یاد میشود:

همکاران بخش گویاسازی به سرپرستی یحیی آریابخشایش:

رقیه کمانی، لیلا مرادی، اعظم حسینی، جواد کاموربخشایش، محمد قبادی، رئوف گوهریان.

همکار بخش اسناد: محمد قبادی.

همکار بخش روزنامه ها: جواد کامور بخشایش.

همکار بخش ترجمه: محمد کریمی.

همکار بخش عکس: سیدمحمدجواد میرداماد.

همکار امور چاپ: کمال شمسآبادی.

ویراستاری این مجلد نیز همچون کتاب گذشته بر عهده دانشمند گرامی علیاکبر رنجبر کرمانی و صفحهآرایی آن توسط سرکار خانم لیلا قدیانی انجام شده است.

هدایت الله بهبودی - بهار ١٣٩٣

اشاره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه