چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 139

صفحه 139

ص:141

آغاز انتفاضه فلسطین (18 آذر 66)

آغاز انتفاضه فلسطین (18 آذر 66)

گفتار مجری

دیگر نه بهانه ای برای گریستن باقی مانده، نه حرفی برای آه و نه بغضی برای سودا، دست به عصای کدام واژه بیاویزم؟ این جا دیگر نه سر پناهی باقی مانده که خمپاره ها مستقیم بر فرق ها ننشیند و نه سنگی که سد راهشان شود. آوار نامردمی است که بر سرمان فرود می آید و خروار خروار قساوت که کودکانم را در خون شناور می کند. این جا فلسطین است. پاره ای از جگر اسلام که این گونه پاره پاره شده است و امروز، آغاز حرکت سرخ ماست.

از جنس اشکم، خاکی تر از گردوغبار پریشان «غزّه» و دلتنگ تر از غروب های غمگین «رَفَح». از جنس پروازم؛ پرواز گنجشکان بی آشیانه «اریحا» می خواهم از این جا دری به بهشت باز کنم. تا فردا چشمان بی فروغم به طلوع آتشین آفتاب پیروزی آویخته شود. این جا سرزمین من است. سرزمین زیتون های بهشتی؛ اما در سرزمین خود غریبم. از جنس شیشه احساسم که در مسیر گلوله های اهریمن قرار گرفته است. از جنس بغضم، بغضی به سنگینی پرواز، مانده در قفس و اینانتفاضه است که روزی در همه قفس ها را خواهد گشود. به نامت امید بسته ام و برای دستان سبزت دعا می کنم، ای انتفاضه!

سنگ ها از دستان پر از بغض تو به پرواز در می آیند و آسمان غارت شده سرزمینت را می پیمایند و بر بدنه پولادین تانک ها فرود می آیند. آن ها آمده اند تا کودکانت را با گلوله، آرام کنند و سقف خانه ها را با خواب خوش نوجوانانت آشنا سازند. نوجوانانی که دیگر نشاط بازی ندارند و با مرگ زاده شده اند و در تهاجم گلوله ها، پیچ و تاب می خورند و در سرخی خون خود می آرمند؛ همان رنگی که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه