چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 25

صفحه 25

ص:27

واقعه طبس (5 اردیبهشت 59)

واقعه طبس (5 اردیبهشت 59)

گفتار مجری

شب بود و کویر در سکوتی مبهم به خواب رفته بود. آسمان، میزبان ستارگان درخشان بود و نسیم گرم جنوبی شن های روان صحرای طبس را جابه جا می کرد. کویر بر سجاده صبوری خود نشسته بود و نماز شکر می خواند که پرواز خفاشان شب پرست، غرور آسمان ساکت را جریحه دار کرد. اما حُرمت لاله های خاک، بال های کثیف و سیاهشان را در خاک نوردید. دانه های شن به پاسداری لاله ها آمده بودند تا غوغای کریه آن ها را زمین گیر کنند. ساعتی گذشت و شب دوباره در آغوش کویر به خواب رفت و آرامش دوباره به مهمانی کویر آمد. واقعه طبس، روز تکرار زبونی استکبار بر ملّت قهرمان ایران، مبارک باد.

چند تکه ابر سیاه آمده بودند تا خورشید جماران را از نورانیت و درخشندگی بیندازند. کوچه های آسمان را با سکوتی مرموز می کاویدند، در سر خیال خام پیروزی می پروراندند و می خواستند با جرقه به جنگ آفتاب روند محشریبه پاشد اسرافیل در صور دمید و دانه های شن، خشمگین به پرواز در آمدند و آسمان را در آغوش فشردند! آن ابرهای سیاه دود شدند و در آتش خشم خدا محو گردیدند. فردا آفتاب، نورانی تر از همیشه می درخشید و دل لاله ها برایش می تپید. نامت نورباران باد ای روز آفتابی خدا!

تاریخ تکرار شد و بار دیگر خدا به باد و خاک و آتش فرمان داد تا از کعبه حمایت کنند. سپاه فیل سوار آمده بود تا آسمان را لگدکوب عصیان خود سازد و کعبه آمال انقلاب را از مرکز طواف دل های محرم محو سازد. آسمان سیاه شد. کویر سوره فیل را زمزمه کرد و این بار دانه های شن، بدون ابابیل به پرواز در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه