چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 37

صفحه 37

ص:39

سلام بر تو ای پیر میکده دلدادگی! سلام بر روح بلندت که آسمان ها در وسعتش گم می شد! سلام بر دستان نوازشگرت که شانه های بشریت را از زیر یوغ بندگی وبردگی بیرون کشید! سال هاست از فراق جانگدازت می گذرد؛ اما هنوز در ناباوریِ فراقِ تو، دیده به خانه محقرت دوخته ایم. سال ها می گذرد؛ اما هنوز زیاد کلام دلنشین تو چین و چروکِ غم، از پیشانیمان می گشاید. سال ها می گذرد؛ اما هنوز خاطره شیرینی لبخندهایت، هر اندوهی را از صفحه دلمان پاک می کند. نه! باور نمی کنم که از ما جدا باشی. باور نمی کنم که از این جا به آسمان ها سفر کرده باشی. تو بامایی! همیشه با ما بوده و هستی. تو هیچ گاه ما را تنها نگذارده ای. نمی دانی چقدر سوگواری تو سخت است. ای کاش این دل غم دیده را با خود برده بودی تا از سرگردانی بین سوگ و ناباوری، بیرون می آمد. تو زنده همیشه تاریخی! تو حقیقت زندگی در تاریخی! نامت را بلند می دارم، ای آفتاب همیشه فروزان انقلاب!

از خورشید آمدی و ابراهیم وار پا در آتش الحاد گذاشتی و گلستان وطن را خرم از قدوم خود کردی. از کران های سبز گفتارت، لاله ها رویید و در طپش طلایی نگاهت، طلوع از راه رسید. در سایه سار مهربانی ات ای پدر مهربان، هزاران دل خسته ورمیده از جود زمان، بساط آزادی گشود آن گاه که نسیم مهرت ورزیدن گرفت، خنیاگرِ رویشِ شقایق هایی شد که عطر دل انگیز شهادت را تا فرسنگ ها به مشامِ جان رسانیدند کی رفتنِ تو در باورمان می گنجید؟ سوگ تو خواب صبحگاهی شبنم ها را سترد. خورشید که از فروغ چشمانت روشنایی می گرفت از رونق افتاد و شکوفه های سفید، از تشویش پژمردند. از خدا بخواه که زلال معرفتی را که در دل کویری ما جاری نمودی، هرگز خشکی نبیند و دعا کن سینه هامان توان کشیدن بار غمت را داشته باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه