چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 44

صفحه 44

ص:46

قدیمی ایثار، ای جهادگر!

بضاعتِ دستان خسته ات را، ارزانی احتیاجِ دستان چروکیده نیاز کردی، دستانی که همیشه چشم به راه عطوفت و فداکاری تو بود. آن زمان که دشمن متجاوز، از زمین و آسمان بر سر هم وطنانت آتش ظلم می ریخت. تو بودی که در اوج بی پناهی، آوارگان را پناه می دادی و ویرانه های جنگ را با سامان بازوان جهاد دوستت می ساختی. نگاه های محروم، آشنایِ دیدگانِ روشن توست. همدلی ات را می ستایم و ایثارت را سپاس می گویم، ای پیکارگر سازندگی!

سینه اش را بی مهابا آماج گلوله ها می کرد و جسم خسته و خاکی خود را، در مسیر آن قرار می داد تا سنگری بسازد که سیل هجوم وحشیانه دشمنِ حریص را، سدّی محکم شود. انگشتان بی قرار بسیجی ها بر ماشه تفنگ ها به انتظار پایانِ تکاپوی تو با خاک گرم جبهه بود که خاکریزی از دلیری خود بسازی تا او دشمن را زمین گیر نیستی کند. سلام بر سینه پهناورت که نشان از پنجه دشمن بسیار دارد. بر بی هماوردی ات درود و بر فداکاری ات سلام،ای جهادگر راه خدا!

به مزرعه امیدهای درخشان آمده بودی تا بذر شوق را در دل هر روستایی بپاشی. پیرمردهای خسته و فرتوت روستایی عصا زنان به استقبالت می آمدند تا دستان زبر نیازشان را در گرمای دستان مهربان بفشاری. از دور که قامت مصمم و استوارت، آشکار می شد، برق شادی از نگاه های ستم دیده می جهید. آرمان های بلند انقلاب، تحقق یافته بازوان توانا و سینه عاشق توست. در کار خیر شتاب می کردی و همیشه حسرت آه را بر دل های غم دیده می گذاشتی. در مدد رسانی از همه پیشی می گرفتی و اجازه نمی دادی چین و چروک به چهره انتظار افتد. آنان که در کار خیر از دیگران پیشی می گیرند مستحق ثنای الهی اند. ثنای خالق و دعای مخلوق، پشتوانه ایثار تو باد، ای جهادگر!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه