چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 62

صفحه 62

ص:64

بی قراری و شب زنده داری های توست.

ای سبز پوش نیروی انتظامی! ای سرباز گمنام و فداکار! ای دلاور مرد فتنه ستیز! اگر چشمان بیدار و گام های پرطنین و استوار تو نبود، شهر هرگز روی آسایش نمی دید و در مرداب فساد و تباهی فرو می رفت؛ اما دیدگان هوشیار تو در روز حادثه، راه را بر همه فتنه جویان بسته، چهره شهر را از آلودگیِ سوداگران و تباهیدوستان پاک می کند. دیدگان بیدار و دستان پر تلاش و توانای تو، شایان ستایش قدردانی است. این روزها بهانه ای برای قدردانی از حماسه های شبانه روزی توست تا از نام بلندت، پرده بردارند و بیداری تو را تحسین کنند. نامت هماره بر حماسه و راهت همراه نسیم های بهشتی باد.

نگاه های معصوم شهر، آمدن آن سبزپوشِ بلند قامت را انتظار می کشید. تا به غائله ها، پایان دهد و به آشوب ها، سامان، انتظار آن دلیر را، آن استوار را، هم او که ستاره ها بر شانه های او روییده بودند و آسمان برای قدردانی از فداکاری اش، بر پیشانی او، بوسه می زند. باید او می آمد تا به هرج و مرج پایان دهد و چشم فتنه را از حدقه بیرون کشد؛ آشوب طلبان، از نامش فراری بودند و هرج و مرج خواهان، فرصت جان به در بردن، از زیر چکمه های پولادین او را نمی یافتند؛ نگاهش برق در تاریکی موریانه های تباهی می جهاند و لبخندش روح شهر را نوازش می داد او نگهبان مرزهای آسودگی و امنیت بود! او برادر من بود. او دلاور نیروی انتظامی بود. هفته نیروی انتظامی را به دلاوران سبزپوش آن، تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

ای تندیس بیداری! ای استوره هوشیاری! ای اسوه وطن دوستی و آیین پرستی! ای سرو سرافراز نیروی انتظامی! تو را می ستایم که بی هیچ دریغی، نگهبان دین و ملّتی. تو را می ستایم که چون سیمرغی بلند آشیان، کلاغ های سیاه و خاکستری آشوب را از کشت زارهای وطن می رمانی. تو که جوانان، این سرمایه های فردا را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه