چکامه همدلی 2: نگارینه ای مانا در گفتار مجری و زیرنویس های تلویزیونی (مناسبت های ملی، بین المللی) صفحه 66

صفحه 66

ص:68

شیفته ساری را بارها زمزمه کرده بود. پیرِ سیر در آفاق نفس و بلندی های عشق شده بود. او رهبری کامل از شگفتی ها و عجایب در خود به وجود آورد، که کاشفان اسرار و گشایندگان قفل های دانندگی از شگفتی کمال او انگشت حیرت به دهان گرفتهبودند. امروز، روز بزرگداشت کمال و دانایی، شیخ اشراق این پیر طریقت است. درخشش او بی زوال باد.

مهم ترین دست نوشته او «حکمت اشراق» است که شعاعی از خورشید عشق و دانایی او و بلندترین چکامه ای است که در بیان خورشیدیِ دانش خود، سروده است. سطرسطر آن از ذوق و کشف و شهود گرد آمده است. «صفیر سیمرغ» مقاله ای دیگر در هفت فصل است که در هیچ کدام از آنها خزان راه ندارد و همگی آنها به زینت ذوق و ادب پارسی آراسته گشته و چراغی فراراه خواهندگی است. نامش درخشان باد.

روزگار شیخ اشراق، روزگار قحطی اشراق بود. دوره ای که پرنده تیز پرواز خرد در بند جهالت و نادانی، اسیر شده بود. هیچ میدانی برای یکه تازی اندیشه های نو وجود نداشت و سیاهی جهل بود که بر دیده ها پرده در انداخته بود کتاب هایی که حاصل عمری خون دل خوردن بود به راحتی، در شعله های بی امان می سوخت و هیزم دانش سوزیِ دانش ستیزان می شد. اشراق نیز طعمه احراق جهالت گردید و برگ و بار عمرش، که سی و شش بهار بیشتر به خود ندیده بود و اولین فصل های زندگی را طی می کرد، اسیر بادهای تند پاییزی شد و خزان حسادت اطرافیان در برگریزانی غم بار، لقب اشراق را از کنار اسمش برداشت و شهید را جایگزین آن کرد. شیخ اشراق، شیخ شهید لقب گرفت و با شهادت، نام خود را ابدی کرد. روح سبز آغشته با خونش، بی افول باد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه