- اهداف فصل نامه اشارات 1
- شیوه نامه نگارش مقاله 2
- چند پیشنهاد 6
- متن ادبی 8
- اشاره 12
- ولادت و شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 12
- پژوهش 14
- متن ادبی 20
- روز مادر 22
- شعر 31
- روز زن 33
- شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 41
- شعر 50
- ولادت حضرت امام محمدباقر علیه السلام 52
- اشاره 52
- در محضر خورشید 54
- متن ادبی 58
- شعر 61
- اشاره 62
- شهادت حضرت امام علی النقی علیه السلام 62
- در محضر خورشید 64
- چند حدیث هادوی 67
- اشاره 72
- ولادت حضرت امام محمدتقی علیه السلام 72
- در محضر خورشید 74
- پژوهش 77
- اشاره 90
- ولادت امام علی علیه السلام - روز پدر آغاز ایام البیض – اعتکاف شهادت استاد شهید مطهری – روز معلم 90
- پژوهش 92
- متن ادبی 95
- شعر 97
- روز پدر 100
- شعر 103
- پژوهش 104
- متن ادبی 131
- پژوهش 133
- متن ادبی 162
- اشاره 164
- شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 164
- پژوهش 166
- شعر 171
- اشاره 174
- مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 174
- پژوهش 176
- متن ادبی 191
- شعر 196
- میلاد حضرت امام حسین علیه السلام میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میلاد حضرت امام سجاد علیه السلام 200
- اشاره 200
- در محضر خورشید 202
- متن ادبی 214
- میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام 224
- میلاد حضرت امام سجاد علیه السلام 228
- شعر 234
- داستان 236
- اشاره 240
- ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف 240
- در محضر خورشید 242
- پژوهش 245
- متن ادبی 249
- شعر 253
- اشاره 254
- رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله 254
- پژوهش 256
- متن ادبی 263
- اشاره 266
- مناسبت های دیگر کتابشناسی مناسبتی 266
- مناسبت های دیگر 268
- کتاب شناسی مناسبتی آثار اداره کل پژوهش های اسلامی 273
ص:197
متن ادبی
آموزهایی با هرزمانه
سیده طاهره موسوی
زمین در محاصره غم
زمین لبریز از ستم و ماتم بود و در محاصره غم. اندیشه ها در شورش شوم لشکر خرافه و جهل شکست خورده بودند و سپاه باورها چنان سست و بی سلاح مانده بود که در به روی هر فرمانروای باطل می گشود؛ فرمانروهایی که ناباورانه شرک و کفر و گناه را بر سریر عقل می نشاندند.
گوش ها، مفت شنیده های مهمل گویان را از اعماق پذیرش، می شنیدند و زبان ها هرچه برای ارزان گوش ها از پایان تیره اندیشی می گفتند، ثمری نداشت.
مفلوک اندیشان تمام تیره افکار شبرنگ قدرت خود را برای به چنگ آوردن زر و زور و زیور به کار گرفته بودند. شهر پر از غبار بود و بی عصمتی. از نفس های سنگ اندیشان بوی پلیدی، بوی دود و حسادت و کینه برمی خاست؛ آن قدر که نه تنها اندک نیک مردمان و توحیدباوران، که هوا هم از نفس کشیدن در بین مسموم نفسان نفس کم آورده بود.
تیرگی و گناه، رخساره عربستان را چونان شبی وهم ناک و نامتحمل ساخته بود؛ تا آنجا که هیچ نغمه خوانی، حتی گنجشک ها هم بر فراز شهر پرواز نمی کردند.
تکثیر بی وقفه عصیان
نه تعریفی برای اخلاق بود و نه تفسیری برای نیکی. نه از عشق خبری بود و نه از شادی بدون پوچ روی. نه از طراوت خبری بود و نه از کمال. نه از بهار خبری بود و