فصلنامه اشارات - شماره 17 صفحه 196

صفحه 196

ص:202

شعر

رستاخیز علم و حلم

سید علی اصغر موسوی

زمین بود و خاک و شعور زمانه

و سنگی که هرگاه می شد بهانه

زمین بود و شلاق و آیین بیداد

و گم گشته در ناله ها، نقش فریاد

زمین بود و خاکستر و خون و آتش

و شهری پر از زخم افسون و آتش

پر از هزل و بیهودگی، چامه ها بود

برای دل هند و حمامه ها بود

در آنجا نه فضلی، نه فخری، نه حکمت

به جا مانده تنها، تقلای شهوت!

اگر عده ای چشم خود وانمی کرد

کسی آسمان را تماشا نمی کرد

درخشید یکباره نوری ز خاور

که شد آسمان از وجودش معطر

چنان آشنا، نام دلجوی او بود

که آکنده دل عطر گیسوی او بود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه