- اهداف فصل نامه اشارات 1
- شیوه نامه نگارش مقاله 2
- چند پیشنهاد 6
- متن ادبی 8
- اشاره 12
- ولادت و شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 12
- پژوهش 14
- متن ادبی 20
- روز مادر 22
- شعر 31
- روز زن 33
- شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 41
- شعر 50
- ولادت حضرت امام محمدباقر علیه السلام 52
- اشاره 52
- در محضر خورشید 54
- متن ادبی 58
- شعر 61
- اشاره 62
- شهادت حضرت امام علی النقی علیه السلام 62
- در محضر خورشید 64
- چند حدیث هادوی 67
- اشاره 72
- ولادت حضرت امام محمدتقی علیه السلام 72
- در محضر خورشید 74
- پژوهش 77
- اشاره 90
- ولادت امام علی علیه السلام - روز پدر آغاز ایام البیض – اعتکاف شهادت استاد شهید مطهری – روز معلم 90
- پژوهش 92
- متن ادبی 95
- شعر 97
- روز پدر 100
- شعر 103
- پژوهش 104
- متن ادبی 131
- پژوهش 133
- متن ادبی 162
- اشاره 164
- شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 164
- پژوهش 166
- شعر 171
- اشاره 174
- مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 174
- پژوهش 176
- متن ادبی 191
- شعر 196
- میلاد حضرت امام حسین علیه السلام میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام میلاد حضرت امام سجاد علیه السلام 200
- اشاره 200
- در محضر خورشید 202
- متن ادبی 214
- میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام 224
- میلاد حضرت امام سجاد علیه السلام 228
- شعر 234
- داستان 236
- اشاره 240
- ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف 240
- در محضر خورشید 242
- پژوهش 245
- متن ادبی 249
- شعر 253
- رحلت حضرت امام خمینی رحمه الله 254
- اشاره 254
- پژوهش 256
- متن ادبی 263
- اشاره 266
- مناسبت های دیگر کتابشناسی مناسبتی 266
- مناسبت های دیگر 268
- کتاب شناسی مناسبتی آثار اداره کل پژوهش های اسلامی 273
ص:220
متن ادبی
هروله در بین الحرمین عشق
قربان صحرائی چاله سرائی
برگ برگ تقویم ورق خورده تا رسیده به شعبانش. فصل بهار است و بشر در حقیقت تقویم عمرش را ورق زده است؛ شاید هم بهتر است بگویم روزگار فرزندان آدم را از ربیع و جمادی و رجب عبور داده و رسانده به شعبان.
گرچه شعبان است، از همان صفحات اولش رنگ نفَس می بارد، رنگ سبز زیستن، رنگ ربیع و بهار.
تو گویی قرن ها پیش بوی این خورشید سبزِ حیات بخش را آن شاعر شیرین سخن تنفس کرده بود که قدحش را سر کشید و تا عید رمضان مستش باقی ماند؛ و سرخوش آن مستی که از باده شعبان حاصل آید.
این صفحات از تقویم، همه اش سبزند، رنگ بهار، رنگ حیات و زندگی، رنگ تولد و بقا. طراوت و نشاط از آن می بارد. آدم این اوراق را که می پوید، بوی زیستن را با تمام وجود از برگ برگش استشمام می کند.
هرچه بیشتر در این سبزبرگی تأمل گردد، نیک معلوم می شود این سبز با سبزهای دیگر فرق دارد. این سبز، گرچه سبز غدیر است، رنگ عاشورا و خون از آن می تراود. تو گویی از هم اکنون سرخی اش در چشمانم برق انداخته؛ خونی که حیات و بقای درخت تناور اسلام به آن است. تعجبی نیست، خاصیت ثارالله همین است، خاصیتش حیات بخشی است.