فصلنامه اشارات - شماره 17 صفحه 8

صفحه 8

ص:14

متن ادبی

بهارسروده

سیده طاهره موسوی

غزل خوانی بهار

چتر ها بسته، پنجره ها گشوده!

غزل، غزل خوان، طرب، سهم زمان!

نفس سرشار از استشمام، شعف نشسته بر لب مردمان!

دوباره می زند نبضی از تازگی در قلب سپید زمین؛ زمینی که مستانه از خواب و خمودگی برخاسته است تا همایشی از رنگ برپا کند. کنار می زند، خورشید با دستان زرافشانش، ابرهای برف خیز را تا در هستی رنگ پریده بدمد هرم رویِش. نگاه می کند آسمان همیشه دلتنگ، با چشمان آینه ریزش به جوانه های قنوت گرفته تا برپا کند شور شکوفایی. به گوش ایستاده رنگین کمان پس از روزها چشم انتظاری تا پروانه های دلش را روانه زمین کند که رنگ های نیلوفر، پونه و بنفشه را برایش به ارمغان ببرند و خاستگاه همایش رنگارنگ زمین شود در دل آسمان.

نسیم، نوازشی از هلهله بر سر هر سبزپوشی می کشد و بال گشوده کران تا کران زمین را چونان فرشتگان می پوید. پرستوها هم آهنگ با یکدیگر، واژه ای از شکر می نگارند در بیکرانه های آبی. آبشار قطره قطره در گوش صخره ها موسیقی سبز رستاخیز را زمزمه می کند و رودها تقسیم می کنند اکسیر بودن را در رگ های طبیعت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه