فصلنامه اشارات - شماره 101 صفحه 114

صفحه 114

ص:113

چشم های سرخ زیتون

میثم امانی

برخیز دیر یاسین، تَلِّ ز عتر، نوار غزه! دیوارهای حائل، ترک برداشته، پوشال های پادشاهی، فرو ریخته، شیشه های جادو و جنبل شکسته شده اند.

برخیز بیت المقدس؛ که «دست خدا با جماعت است».

حیله های خناسان، تمامی ندارد و دست های خدانشناسان، سد شده است در مسیر رفاه و آسایش گل سنگ های مقاومت.

چشم های زیتون سرخ شده اند؛ از بس دیده به دروازه های امید دوخته است.

شر ملخ های درنده، تا کی برسد به این گندم زارها و سایه جغدهای شوم، تا کی بیفتد بر سر پنجره های رو به دریا؟

تاک ها، به خویش آمده اند، نخل ها به خروش؛ خون های مسموم اجنبی، تا کی در شریان های خاک بگردد؟

سنگ ها آتش گرفته اند؛ درنگ تا کی؟

فلسطین؛ «میهن رؤیاها و پیامبران»

برخیز فلسطین من؛ «میهن مزامیر بی نوا و چهره های گمشده؛ میهن ریشه های کینه توز؛ میهن توفان ها و تندرها و شب های زمهریر؛ میهن باغ های اسیر و دست های ملتمس؛ میهن دروغ های کهن؛ میهن رؤیاها و پیامبران؛ میهن خشم؛ میهن شعله؛ ای که یک میلیون پناهنده، دست تو را با اشک می بوسند».(1)

دیروز، شرم الشیخ، بهانه ای بیش نبود؛ امروز، شورای امنیت، بهانه ای بیش نیست. سکوی خوبی است برای رصد کردن دنیا و فرمان دادن. درختی که آب از مرداب می مکد، میوه اش تلخ خواهد شد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه