فصلنامه اشارات - شماره 101 صفحه 153

صفحه 153

ص:152

دو بال یک پروانه

محمد(ص) و خدیجه (س)، دو بال یک پروانه اند؛ پروانه ای که همه گل ها را به سمت خود می چرخاند. پروانه ای که روشن تر از خورشید است. پروانه ای که همه آفتابگردان ها، هم پای آفتاب، سر به تماشایش می چرخانند. همه زیبایی های جهان، در لبخند محمد(ص) است. مشتاق، دست در دست خدیجه گره زده است؛ قدم های بلندش را به سوی زندگی برمی دارد تا همه روزهای آینده را امیدوار کند.

زندگی، به زندگی امیدوار می شود. آفتاب، شادمان است از اینکه فردا را با لبخند این زوج گرامی آغاز می کند.

پیوند سبز

سودابه مهیجی

دلِ جوان و پاک دامنی، با تمام بضاعتِ تهی دستی خویش، قلب بانوی ثروتمند قریش را در چنگ مهر خویش گرفت؛ دلی که با تمام بیست و پنج سالگی اش، تکیه گاه زنی چهل ساله شد و در پیوندی مبارک، از این پس، تمام روزگارِ خویش را با او قسمت کرد؛ پیوندی سبز، که آسمان و زمین را چراغانی کرد و نغمه ای آبی که اقیانوس ها و دریاها را به رقص و تلاطم برانگیخت. و خشنودی خداوند را رقم زد.

تقدیر خداخواسته

شب ها و روزهای طولانی تجارت و سفر، از خدیجه کوهی ساخته بود که تنها به غرور خویش دلگرم بود و دل به هیچ تکیه گاه و سرپناهی نمی داد. مردان بی شماری آرزو داشتند که سایه سرِ نازپروردِ قریش باشند و در کنار او، سری بالا بگیرند؛ ولی خدیجه(س) همای بلندپروازی بود که بر  شانه هیچ کس نمی نشست؛ تا آنکه جوانی در تقدیر او پیدا شد؛ مردی که رخساره عصمتش، مصداق «وَ اَلْقَیْتُ علیک محبّهً منّی»،(1) و پاک دامنیِ زبانزدش، دل از همه ربوده بود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه