فصلنامه اشارات - شماره 101 صفحه 22

صفحه 22

ص:21

بی تابی اول مهر

عباس محمدی

روزهای با تو بودن خوب است؛ خوب تر از همه سال هایی که بی تو آمده اند و رفته اند. کاش هنوز هم کودک بودم، تا می توانستم هر صبح برخیزم و سرشار از همه خوشی های جهان، به سوی تو بدوم! تو شعله ای هستی که کودکان را چنان پروانه ها به خود می خوانی.

بوی مهر که می آید، همه دل ها، کودکانه به شوق دیدن تو می تپند. همه کودکان، مشتاقند از اینکه سال تحصیلی جدید آغاز خواهد شد؛ بی تابِ دیدن دوستان قدیم، بی تابِ کتاب و درس و مدرسه، بی تابِ دیدن معلم.

ماه مدرسه

مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند. در فضای کلاس ها. تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند تا دستی کوچک، با مداد شوق، بر صفحه های سفید دفترهای چهل برگ، بنویسدشان. مهر، ماه مهربانی مهتاب است؛ ماه میزبانی نیمکت های عاشق درس و مدرسه، ماه شکوفایی نیلوفران در دعای نم نم باران های عاشقانه پاییز. مهر، ماه مدرسه است.

صدای «آب»

سال تحصیلی که آغاز می شود، همه آبشارها با کودکان کلاس اولی، صدای آب را می کشند و بادها، صدای ابرها را با باران بخش می کنند.

نسیم، عطر پرواز را از سطرهای مقدس کتاب ها، همراه با صدای کودکان سر خوش مدرسه، به آسمان هفتم می رساند. فرشته ها از پشت پنجره های کلاس سرک می کشند؛ به تماشای کودکانی که مشتاق، به درس های معلمی که زندگی را به آنان می آموزد، گوش سپرده اند. هوا در این فضای مقدس نفس می کشد تا معطر شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه