فصلنامه اشارات - شماره 101 صفحه 23

صفحه 23

ص:22

در هفت سالگی

روزهای با تو بودن خوب است. من همه الفبای زندگی ام را از اولین روزهای آشنایی با تو آغاز کرده ام. من آغاز آفرینشم، از اولین روزهای مهر ماه هفت سالگی ام بوده است؛ اولین بهارم، از پاییز هفت سالگی ام.

من از هفت سالگی توانستم حرف بزنم؛ با همه کلماتی که آموخته بودم. و آموختم که با درخت ها، رازهایم را در میان بگذارم و صدای گنجشک ها را برای صفحات کاغذ ترجمه کنم و شعرهایم را با صدای بلند، برای همه گنجشک های آشنای اطرافم بخوانم.

«آ» مثل...

فاطره ذبیح زاده

«اول هر کاری به نام ایزد دانا...» و این، شیرین ترین دانه علم است که معلم در ابتدایی ترین لحظه مهر، در جان شاگردان جوانش می نهد.

معلم روی تخته سیاه می نویسد:

«آ» مثل «آب»؛ و روشنی و خلوص، از لای انگشتانش سر می خورد و قطره قطره روی ذهن ها ته نشین می شود.

شاگردان در دفترشان می نویسند:

«آ» مثل «آبادانی»، «آزادی»، «آرامش»؛ و جانشان پر می شود از برگ های رنگی درختان پاییزی؛ از نرمی بال پرندگان مهاجر؛ از نمناکی آرام بخش باران...

معلم می نویسد:

«ب» مثل «برادری»؛ و طعم شیرین اتحاد از دهانش تراوش می کند.

شاگردان می نویسند:

«ب» مثل «برابری»، «برادری»، «بردباری»؛ و چیزی به زیبایی دست های گره خورده اهالی نماز در صف های جماعت، به یک رنگی و لطافت ایمان در فکرهاشان می بالد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه