فصلنامه اشارات - شماره 101 صفحه 83

صفحه 83

ص:82

از گلدسته های صبح، اذان می بارید و اکنون تو در محراب عبادت، سر بر سرخ ترین سجده تاریخ داشتی؛ با فرقی شکافته. هنوز غصه بزرگت، تنهایی یتیمانی بود که از محبت دست های تو سرشار می شدند و دیگر نمی شوند؛ و غصه هایی که چاه و نخلستان از آن باخبرند و بس.

در محاصره «اشباه الرجال»

فاطمه پهلوان علی آقا

چاه ها هنوز از آتش درون مولای کوفه، در التهابند.

تنهایی علی(ع) ، حکایت غربت عشقی است که در چنگال سپاه طاغوت گرفتار شده باشد؛ عشقی که حق می گوید و حق را باز می ستاند؛ حتی اگر کابین زنان شده باشد.

حق گویان تاریخ، هماره با تیر شیطانی زبان ها، تیرباران شده اند؛ و خدا خواست که دردانه خلقتِ خویش را در محراب باز پس گیرد تا دیدگان کور «اشباه الرجال» کوفه را که نمازخوانی باطن قبله را نمی دیدند؛ بینا کند.

ولی تو ای شمشیر آب دیده! چگونه تو با بنده عرش نشین خداوند، به دشمنی برخاسته ای؟! چشم های تاریخ، هنوز مبهوت قیام تو مانده است که چگونه در رکوع ماه، جان خسته اش را به تشهد و سلام رساندی؟! چشم های تاریخ هنوز مبهوت توست....

بر فرق که فرود می آیی؟!

بر فرق که فرود می آیی؟

چگونه جسارت خاموش کردن خورشید ولایت را کرده ای؟

چگونه در فکر پلید شکستن قامت خیبرگشای پیامبر(ص) برآمدی؟

چگونه قصد بستن دروازه های شهر علمی را کرده ای که پیامبر(ص)شانه های خویش را کرسی  تعلیم او کرده بود؟

هنوز هم یتیمان کوفه، چشم انتظار بازگشت پدر آسمانی خویشند؛ و تو با این ننگ بزرگ، چگونه خواهی زیست؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه