فصلنامه اشارات - شماره 103 صفحه 21

صفحه 21

ص:20

در حرم امن شمس الشموس

معصومه زارع

زمان، بر آرام ترین مدار خود می چرخد و بهترین ساعات هستی ات رقم می خورند، وقتی زائر حریم امن شمس الشموس باشی؛ جایی که با گستره بال ملائک فرش شده و طعم خوش امنیت، در سایه سار نگاه مهربان آن امام رئوف، بر کام جان می نشیند، بر قطعه ای از زمین که از آسمانش، ابرهای عاطفه می بارند و دل های شکسته پیوند می خورند، قلب های ناآرام، قرار می گیرند و دست های التماس، پر از اجابت می شوند.

شکوه یک اتفاق

صبح یازدهمین روز از ماه ذی القعده، خورشید، جور دیگری نگاه می کند.

هر چند سعی دارد با تمام انوارش بتابد، ولی انگار از طلوع خود شرمگین است؛ آخر پیش از او در خانه موسی بن جعفر(ع)، شکوه اتفاقی خجسته، تمام شهر را نور بخشیده و روشنای طلوعش، کائنات را پر کرده است. کسی آمده که برکت زمین است و آسمان هدایت؛ خورشید بی غروب کرامتی است که نور جاودان سخنش، در دل تاریخ پرتو می افکند؛ کسی که دین، به بیعت با او استوار شده و ولایتش، شرط دین است...

زیرنویس:

طلوع زیبای شمس الشموس از مشرق کرامت و رأفت مبارک!

هنوز حرف دلش را نگفته می دانی

محمدعلی کعبی

پرنده ای که تن از تنگنا در آورده است *** شکسته بالش و موجی شناور آورده است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه