فصلنامه اشارات - شماره 104 صفحه 108

صفحه 108

ص:107

پرنده، پرنده است

فاطره ذبیح زاده

پشت میله های قفس، پرنده بودن از یاد نمی رود و با زور سرنیزه نمی توان ابرهای بارانی انس خدا را از چشم های بهشتی کوچاند.

در جان تو، طراوت دشت های ایمان پراکنده بود و گرگ های بعثی برای فهمیدن وسعتش، از همیشه حقیرتر بودند. برای همین، کابل های شکنجه شان برای درهم شکستن اراده پولادین تو کم می آورد.

وقتی عشق خدا، با جان مجاهد فی سبیل اللّه عجین باشد، خاکریز مقدس جبهه اش، درست از کنار شانه های پر صلابتش آغاز می شود؛ حتی در وسط خاک دشمن متجاوز!

مزدوران تاریکی گمان می کردند بازوان ستبر تو را به اسارت گرفته اند و تو خلع سلاح شده ای؛ ولی تو وجب به وجب اردوگاه را زیر بارانِ کمیل و عاشورایت ستاره کاشتی و در هوای سنگین و نفس گیرش، نغمه آزادگی و سربلندی سر دادی.

خسته نباشی!

هشت سال بلند و سخت اسارت، تمسک به غربت امام موسی بن جعفر (ع) در کنج زندان هارون، صبر را شرمنده بردباری ات کرد. کوه ماندی؛ پا در خاکستر رنج و سر بر بلندای پر شکوه آسمان.

قد خم نکردی تا گندمزارهای وطن، پر خوشه بماند و امید و سرفرازی در چشم ملت، ترانه خوان؛ تا خلیج، از شوق فارس ماندنش، تا همیشه موج بردارد و در قلب سرخ و سبز پرچم، نام خداوند جاودانه شود.

خسته نباشی بسیجی، خسته نباشی برادر آزاده ام!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه