فصلنامه اشارات - شماره 104 صفحه 19

صفحه 19

ص:18


1- [1] . یوسف: 88 .

عیسی(ع) می آید تا شانه های بی عدالتی و ظلم، به لرزه درآید و بر دل انسان ها، ترازوی مساوات حکم کند.

چشمان عمیقش، راز درخشان ترین افق هاست و اتفاق آمدنش، کوچه های زمین را به شور می نشاند.

نام مسیح را که می برم...

صدای گام هایت، کوچه های «بیت اللحم» را چراغان کرده است. تو از تار و پود مریم(س) شکفته ای؛ او که روایت پاکیزه جانش، قرن هاست هوایمان را معطر کرده، او که در رگ هایش، خون قدسی ملکوت جریان دارد و لب هایش، شبانه روز، گرم نیایش و عبادت بود.

یا مسیح! نامت، چشمه ها را می جوشاند و گندمزاران را به رقصی آسمانی می کشاند.

دست های پیامبری ات را با کدام واژه برابر کنم؟! نگاه آرامت را کدام آسمان، هم طراز است؟!

تو را  که می گویم، کبوتران سفید عشق، بر بام کلیساهای جهان به پرواز در می آیند.

چشمان عیسوی ات

این دانه های سپید که از مناره های آسمان پایین می آیند، قطره ای از شوق خداوند است برای آفرینش تو. این برف که خیابان های شهر را تطهیر کرده است، نوید میلاد شکوهمندت را به خانه هامان می آورد.

تو می آیی و چهره مطمئنت، آراممان می کند. با دم مسیحایی ات می آیی و ما نفس به تاریکی سپردگان را با نور اعجازت به زندگی بازمی گردانی.

ای پیام آور صلح و عدالت! این روزها زمین، محتاج کلمات مهربانی توست. دوستت داریم؛ چشمان عیسوی ات زیارتگاه آفتاب است.

مسیح متولد شد

روح الله حبیبیان

به زحمت خود را به زیر درختی خشک کشاند. نفس هایش به شماره افتاده بود. در تمام عمر، صبوری و سکوت را ملکه جانش کرده بود، ولی این بار احساس می کرد جسم ضعیفش تاب این همه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه