فصلنامه اشارات - شماره 104 صفحه 27

صفحه 27

ص:26

طراوت امامت

ای قتیل عشق! آن هنگام که پا به جهان گذاشتی، گل ها _ دسته جمعی سپیدی را از روحت آموختند و سرخی را از پایانت و زردی را از رخسار شب زنده دارت. امروز، آسمان، شعر تازه ای سروده است: ای پنجره های بسته! با یاد ذریه زهرا روزه را باز کنید تا آسمان، زمین را لمس کند.

هرچند می خواهند طراوت بارانی امامتش را پنهان کنند؛ ولی این اقیانوس را سدّ سنگ ریزه های کفر، مسدود نخواهد کرد.

در آغوش سامرا

آمدی؛ آن هنگام که عباسیان، در اندیشه ای عبث غوطه می خوردند و زنجیرهایی را برای بریدن نفس، در خیال خود می بافتند. ناگهان درهای آسمان، به روی زمین گشوده شد و مژده رسیدنت، همچون زلال چشمه ای، در خانه ای محقر فوران کرد. تو از شکوه یقین آمده ای تا در تاریک ترین شب های تاریخ، تیرگی غبار اندوه را  از قلب های مؤمنان بزدایی. سامرا، آغوش گشود تا قدم های تو را بوسه بزند.

واحیرتا! که در هر گوشه آسمان آل زهرا، صیادی به کمین نشسته است تا کبوتری از شما را اسیر کند؛ اما معجزه عشق، فراگیرتر از آن است که رؤیای پر گشودن در هوای شما را از آسمان نگاهمان بگیرد.

السلام علیک یا علی النّقی

با دلی از آینه و تن پوشی از نسیمِ علم و عرفان و آتشفشانی به لب، بر اهل زمین خوش آمدی.

ای بهشت سامرا! چه خوش است آرامشِ ماندن زیر چتر ولایت تو، در صبحی که چون آفتاب سپیده دم، برآیی!

گلاب بارانِ طبیعت

منسیه علیمرادی

مولودی از نیمه ذی حجه می آید و آسمان، رخت آبی اش را با پشته های سپید ابر می آراید و صبحگاهان، خمیازه گل ها را که با لبان ظریف گلبرگ هاشان رو به روی جویبار زلال می کشند، با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه