فصلنامه اشارات - شماره 104 صفحه 4

صفحه 4

ص:3


1- [1] . فرازی از دعای کمیل.

صبح و سلام

صبحدم، سر سفره خدا

حسین امیری

گلدان های لبخند را در حیاط چهره بگذارید؛ چشم های عاشقتان را آب بزنید؛ پلک های خسته را جارو کنید؛ نان تازه ای از سر کوچه نشاط بگیرید؛ هر صبح، بنشینید، عشق بخورید و عشق بنوشید.

به خدا آفتاب از پشت کوه ها سر بر نمی آورد، مگر برای آموختن عشق و نواختن دلدادگی!

ای صبح، تازه ام کن!

سلامتان باد، ای مسافران نسیم که از مسافرخانه شب، عزم سفر روح کرده اید! مرا با خود به سفر تازگی، به مقام آفتاب ببرید.

تازگی، معرفت چشم است به ذات آفریدگار.

تازگی، شکر روح است بر داشتن تنی چون صنم زیبا. تازگی، راز پرستش کائنات است به درگاه آفریدگار.

تازگی، نماز ذره هاست؛ پس بسم الله، ای صبح، تازه ام کن!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه