فصلنامه اشارات - شماره 104 صفحه 94

صفحه 94

ص:93

کدام مسلمانی؟!

سایه های تردید و تزلزل، بر سرشان سنگینی می کند.

لشکریان روبه رو، همان امضاکنندگان نامه های دعوت اند که اکنون با شمشیرهای آخته، آماده نبرد شده اند. در این سوی میدان، اصحاب یمین اند و در آن سوی میدان، اصحاب شِمال.

جاده در این طرف از مدینه می آید و از مکه و در آن سو از دمشق، از کوفه؛ در این سوی، خورشید است و ماه است و ستاره ها و آمده اند تا حدیث دلبری بنگارند و مشق عشق بیاموزند؛ در آن سوی، شب است و رعد و برق و ابرهای سیاهی که آمده اند تا روی خورشید را بپوشانند؛ تا مکتب «رحمه للعالمین» را برچینند. کدام مسلمانی پیش پای برادر مسلمان خویش خار می ریزد؟!

کدام مسلمانی دست به خون برادر مسلمان خویش می شوید و گوارایی آب را از لب های تشنه اش دریغ می کند؟!

همه کس طالب یارند، همه کس طالب نور؛ اما تنها خفاشان اند که دل خوشی از تابش خورشید نداشته اند و چشم هایشان به تیره و تارها، به غارها عادت کرده است.

سلام بر حسین (ع)!

سلام بر تو ای احیاگر آیین نبوی؛ ای بازگرداننده ارزش های فراموش شده!

سلام بر تو ای روشن گر سیاهه های تردید و سرگردانی! آرمان الهی ات، مایه نجات مردم بود از شر دروغ ها و تزویرهایی که به نام اسلام، به خوردشان داده بودند؛ نجات مردم از شر دام های انحراف و تردید و بدعت های بدیع.

سلام بر تو، ای چراغ هدایت؛ ای کشتی نجات که تا آخرین لحظه های مانده به جنگ، کوشیدی تا آگاهشان کنی و بیرونشان بیاوری از گرداب جهل، از مرداب ننگ و لعنت و نفرین ابدی.

آرزوی عاشورایی

عباس محمدی

خوش به حال پرنده ها که می توانند تا شانه های حرمت پرواز کنند!

خوش به حال نسیم که گیسوان درختان عاشقت را شانه می زند!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه