فصلنامه اشارات - شماره 105 صفحه 80

صفحه 80

ص:79


1- 1. بقره: 11 و 12.
2- 2. نهج البلاغه، خطبه 58.
3- 3. نسا: 88.

همین شمشیرهای خائن اند که فردا در سجده گاهی روزه دار، عدالت فراگیر را در محراب خون، غرق می کنند؛ با این همه، نهروان، خوار و ذلیل بر جبین تاریخ حک شد تا گواهی دیگر باشد بر حقانیت امیر یگانه غدیر و گمراهی آنان که از حکم خداوند پیشی می گیرند و در چاه های واژگونی شقاوت در می افتند.

بغض صفین

فاطمه سادات احمدی میانکوهی

سرانجام، بغض صفین ترکید. سینه اش دیگر تاب این همه کوته بینی و خشک اندیشی را نداشت؛ آن هم در برابر قامت رعنای بینش و باران اندیشه و دانش.

قلبش از مصیبت نفاق به درد آمده بود؛ همان مصیبتی که پشت رسول اعظم صلی الله علیه و آله را خم کرد و اکنون ستون های ولایت را هدف گرفته بود.

سنگینی لاشه های کفر زیر نقاب اسلام، مجال نفس کشیدن از امام علیه السلام را گرفته بود. گره کور جهل و تردید، باید گشوده می شد.

سرانجام، صفین به دو راه و بی راه تقسیم شد؛ میان دوستان و طرفداران علی علیه السلام و دشمنان و دوست نمایان زیر پرده، شکاف افتاد. حکمیت، بهانه ای شد برای اعلان موجودیت باطل در برابر حق.

هیولای دو سر

از شکاف سینه صفین، هیولایی دو سر نمایان شد که از خون جگر شیر خدا، علی مرتضی علیه السلام و از قطره های خون بازوی امیر سپاه، مالک شجاعت و صاحب نشان وفاداری، اشتر نخعی سیراب شده بود.

یک سرش از شدت و کثرت عبادت بی روح، باطل پرستی و خودبینی و لجاجت سیاه شده بود. از آرای ضد و نقیض، هر لحظه به سویی در حرکت بود؛ اما از هر طرف که می رفت، به حق و نور و سپیدی نمی رسید. عربده مستانه سر می داد و آتش آشوب و فتنه و بلوا، به جان و مال و جامعه مسلمین افکنده بود. چشم بصیرتی نداشت که رسوایی خود را ببیند.

راستی عجب درد بی درمانی است سرطان نفاق و دنیاطلبی در جامعه دین طلبی؛ آثارش، هاری بدخیم است که چاره ای جز هلاکت، درمانش نمی کند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه