داستانهایی از گریه بر امام حسین (ع )جلداول صفحه 45

صفحه 45

چشم تا می نگرد دامن صحرا خون است

تشنه گان را ز عطش خون دل از دیده رود

آب نایاب و بود آنچه که پیدا خون است

ساقی تشنه لبان خفته بر آب ولی

عوض آب روان بر لب سقا خون است

وه چه زیباست رخ شبه پیمبر اما

زچه رو پرده آن صورت زیبا خون است

زدم از خون دل این نامه جانسوز رقم

که ((مویّد)) دلم از این غم عظمی خون است (35)

گریه هنگام تولد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه