- مقدمه 1
- گریه حضرت آدم 4
- نفرین آدم به یزید 7
- گریه و نفرین حضرت نوح 8
- حزن حضرت آدم 11
- حزن نوح 13
- گذر حضرت ابراهیم بکربلا 15
- گریه ابراهیم 17
- نفرین حضرت اسماعیل 19
- مرور حضرت موسی و نماینده اش 21
- موسی و مناجات 24
- حضرت موسی در مناجات 27
- حضرت خضر 28
- حضرت سلیمان ع 31
- حضرت عیسی ع 34
- نوحه سرایی حضرت زکریا 37
- غم درد حسین 37
- گریه حوریه 40
- مجلس گریه 43
- گریه هنگام تولد 45
- فطرس ملک 48
- خبر جبرئیل 50
- گریه حضرت زهرا علیهاالسلا 53
- گریه پیغمبر 55
- اشک رسول الله ص 57
- خاک کربلا 59
- صدای ناله جانسوز 61
- خاک اشک زا 62
- شهید کربلا 64
- سیدالشهدا 66
- گل خوشبو 68
- گریه پدر و دختر 70
- ریحانه پیامبر 73
- همه را فدای حسین 75
- جای شمشیر 76
- اسباب حزن 78
- سر روی نیزه 80
- حال احتضار 82
- اشک علی ع 84
- گریه جبرئیل 88
- توفیق ندانست 90
- پی نوشتها 92
دوست دارم نوحه خوان محفل اُنس تو باشم
یا پریشان چون فراز از ماتمت پنهان بگریم ***(43)
گریه پیغمبر
چون روز هفتم تولد حضرت سیدالشهداء (ع ) شد ، حضرت رسول (ص ) تشریف آوردند و فرمودند : فرزندم را نزدم بیاور . قنداقه حضرت را به دست حضرت رسول (ص )دادند و حضرت گوسفند سیاه و سفیدی برای امام عقیقه کرد و یک رانش را بقابله داد و سر مبارک حضرت حسین (ع ) را تراشید و بوزن موی حضرتش نقره تصدق کرده و خلوق بر سر مبارکش مالید سپس او را بر دامن خود گذاشت و گریه زیادی کردند و فرمود : ای اباعبدالله خیلی بر من گرانست کشتن تو .
اسماء می گوید : گفتم پدر و مادرم فدای شما باشد این چه خبری است که شما می فرمائید ؟ و عوض شادی گریه می کنید ؟ !
حضرت رسول (ص )فرمود : گریه ام برای این فرزند دلبندم است که گروهی کافر و ستمکار از بنی امیه او را خواهند کُشت و خدا شفاعت مرا به آنها نمی رساند ، و آنها رخنه در دین خواهند کرد ، خداوندا از تو مسئلت میکنم آنچه را که حضرت ابراهیم در حق فرزندان وذریه اش از تو در خواست کرد ، خداوندا دوست بدار دوستان او را و لعنت کن دشمنان آنها را لعنتی که آسمان و زمین را پر کند . . . (44)
چشم گریان چشمه فیض خداست
هم پشیمانی از جرم و گناهست
گریه کن از ترس و از خوف خدا
گریه بر هر درد بی درمان دواست