داستانهایی از گریه بر امام حسین (ع )جلداول صفحه 82

صفحه 82

یک سو کبوتران حرم تشنه و اسیر

یک سو وداع زینب بی یار با حسین

فردا خراب خطبه تقدیر کوفه ها

فردا شکوه جاری فریادها حسین

فردا که روح تازه به پرواز می دهند

پروانه های سوخته در کربلا حسین (68)

حال احتضار

تمام ایام زندگانی در شب و روز در سفر و حضر ، حال پیغمبر (ص ) چنین بود ، حتی در حال احتضار امام حسین (ع ) را به سینه چسبانیدو عرق آن حضرت بر حسین (ع ) جاری بود و میفرمود : مرا با یزید چه کار است ، خدا یزید را لعنت کند و به او برکت ندهد . پس غش کرد ، باز بحال آمد ، بعد امام حسین (ع ) را بوسید و اشک

میریخت و می فرمود : مرا با قاتلین تو نزدخدا موقفی خواهد بود . (69)

ای که چشم ملک العرش برای تو گریست

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه