فلسفه عزاداری صفحه 119

صفحه 119

1- 184. تاریخ طبری، ج 1، ص 37.

تَکُونَ مِنَ الْهلِکِینَ»،(1) به سندش از حسن بصری نقل کرده که گفت: «کان منذ خرج یوسف من عند یعقوب الی یوم رجع ثمانون سنه، لم یفارق الحزن قلبه، یبکی حتی ذهب بصره، قال الحسن: واللَّه ما علی الارض یومئذ خلیفه اکرم علی اللَّه من یعقوب علیه السلام»؛(2) «از زمانی که حضرت یوسف از نزد یعقوب خارج شد تا روزی که بازگشت، هشتاد سال طول کشید. در این هنگام حزن از دل یعقوب مفارقت نکرد. آن قدر گریست تا اینکه چشمانش کور شد. حسن بصری می گوید: به خدا سوگند! در آن روز روی زمین مخلوقی کریم تر بر خدا از یعقوب نبود.»

3 - گریه پیامبرصلی الله علیه وآله بر حمزه

ابن هشام می گوید: «لمّا رجع النبی صلی الله علیه وآله الی المدینه سمع البکاء و النواح علی القتلی، فذرفت عیناه و بکی ثم قال: "لکن حمزه لا بواکی له". فجاء نساء بنی عبدالاشهل لمّا سمعوا ذلک، فبکین علی عمّ رسول اللَّه صلی الله علیه وآله»؛(3) «چون پیامبرصلی الله علیه وآله از احد بازگشت، صدای گریه و ناله بر کشتگان به گوشش رسید، چشمان حضرت پر از اشک شد و گریست. سپس فرمود: "ولی حمزه گریه کننده ای ندارد." زنان بنی عبدالأشهل چون این ندا را شنیدند، شروع به گریه بر عموی رسول خداصلی الله علیه وآله کردند.»

او نیز از ابن مسعود نقل کرده که گفت: «ما رأینا رسول اللَّه باکیاً اشدّ من

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه