فلسفه عزاداری صفحه 173

صفحه 173

خود می برد، آن گاه نفس هایم به تپش درمی آید و حسین را در کنار خود می یابم که به خون پاکش غوطه ور است. ای کاش من با او بودم و به فوز عظیم نائل می گشتم!. و در آن جذبه و کشش محو می شدم!. آری در آن جا کسی است که آنچه را که من فهمیدم می فهمد، و ممکن است کسی باشد که آن چه من فهمیدم نفهمد و آن واقعه عظیم تاریخی در نفس او اثری نگذارد...

آری، کربلا محلّ و زمان ورود من به تاریخ است، ورود به حقیقت و ورود به اسلام است. چگونه همانند جذبه صوفی رقیق القلب به این حقیقت جذب نشوم، یا همانند جذبه ادیبی که شعورش به هیجان آمده است فانی نگردم. آری این واقعه ای است که بر آن فرود آمدم و به طور مختصر و اجمال از مصایب آل بیت علیهم السلام و جرم تاریخ بر ضدّ نسل پیامبرصلی الله علیه وآله سخن گفتم و الآن می خواهم کلامم را به پایان رسانم.»

4 - دکتر محمد تیجانی تونسی

او در کتاب خود «ثمّ اهدیت» می نویسد: «جاء صدیقی منعم و سافرنا الی کربلاء، و هناک عشنا محنه سیّدنا الحسین علیه السلام کمایعیشها شیعته، و علمت وقتئذ بانّ سیدنا الحسین علیه السلام لم یمت، فالناس یتزاحمون و یتراصّون حول ضریحه کالفراشات و یبکون بحرقه و لهفه لم اشهد مثیلاً، فکانّ الحسین علیه السلام استشهد الآن.

و سمعت الخطباء هناک یثیرون شعور الناس بسردهم لحادثه کربلاء فی نواح و نحیب و لا یکاد السامع لهم ان یمسک نفسه و یتماسک حتی ینهار.

فقد بکیت و اطلقت لنفسی عنانها و کأنّها کانت مکبوته و احسست براحه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه