فلسفه عزاداری صفحه 87

صفحه 87

1- 129. تاریخ طبری، ج 5، ص 465؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 32؛ البدایه و النهایه، ج 8، ص 189.

ودّک و قد قتلت حسیناً و فتیان عبدالمطلب مصابیح الهدی و نجوم الاعلام، غادرتهم خیولک بأمرک فی صعید واحد، مرمّلین بالدّماء، مسلوبین بالعراء، مقتولین بالظّماء...»؛(1) «تو از من می خواهی که یاری ات کنم و مرا بر دوستی با خود وادار می کنی در حالی که تو بودی که حسین و جوانان عبدالمطلّب که چراغ های هدایت و ستارگان راهنما بودند به قتل رساندی، و لشکریان به دستور و فرمان تو در یک سرزمین آن ها را غارت کرده، خون هایشان را بر زمین ریختند، و لباس های آنان را ربودند و لب تشنه سرهایشان را از بدن جدا ساختند ...».

11 - مرثیه سرایی زید بن ارقم

ابن حجر و دیگران نقل کرده اند: هنگامی که سر امام حسین علیه السلام را نزد ابن زیاد در کوفه گذاردند، او شروع به زدن با چوب دستی بر دندان های امام حسین علیه السلام نمود. زید بن ارقم در آنجا حاضر بود، به ابن زیاد گفت: «ارفع قضیبک، فواللَّه! لطالما رأیت رسول اللَّه صلی الله علیه وآله یقبّل ما بین هاتین الشفتین، ثم جعل زید یبکی»؛(2) «چوب دستی خود را بردار، به خدا سوگند! مدت زیادی رسول خداصلی الله علیه وآله را مشاهده کردم که ما بین این دو لب ها را می بوسید. آن گاه شروع به گریه کرد.»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه