قصه ها و آیه ها صفحه 32

صفحه 32

کنعان گفت: «من بر سر کوهی می روم که مرا از آب نگه می دارد».

نوح که اندوه نادانی پسر، گلویش را در هم فشرده بود، پاسخ داد: «امروز هیچ نگه دارنده ای از فرمان خداوند نیست، مگر کسی را که خداوند بر او رحم کند». (هود: 43)

ناگهان موج عظیمی میان آن دو حایل شد و نوح دیگر فرزند خود را ندید. او غمگین به خداوند پناه برد و گفت:

«خداوندا! فرزند من از خاندان من است». (هود: 45)

خطاب رسید: «ای نوح! فرزند تو از خاندان تو نیست؛ زیرا جهل و عناد بر او چیره شده است.» (هود: 46) آنها که دعوت تو را اجابت کرده اند، از خاندان تو هستند و کسانی که گفتار خدایت را دروغ پنداشته اند، از شفاعت تو محرومند.

نوح ناگهان به خود آمد و دست به دعا برداشت:

«بار خدایا! به تو پناه می برم از آنکه سؤال کنم و از تو چیزی بخواهم که مرا به آن علمی نیست و اگر مرا نیامرزی و مورد رحمت خود قرار ندهی، از زیان کاران خواهم بود». (هود: 47)

وقتی طومار زندگی مخالفان نوح در هم پیچیده شد، آب ها در زمین فرو رفت. کشتی نوح به سلامت بر فراز کوهی قرار گرفت. سپس به نوح خطاب شد: «با سلامتی بر زمین فرود آی، تو و آن کس که به تو ایمان آورده، پایین بیایید که برکت و رحمت خدا شامل حالتان خواهد شد».

داستان حضرت نوح علیه السلام در سوره های متعدد از جمله سوره نوح، مؤمنون و هود آمده است.

معصیت کاران روز شنبه

خداوند در بخشی از آیات قرآن از اقوامی که به صورت های مختلف در برابر او ناسپاس بوده اند، انتقاد می کند و برخی از نافرمانی های اقوام را به صورت حکایاتی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه