قصه ها و آیه ها صفحه 43

صفحه 43

همواره روی به درگاه ما داشت. چه نیکو بنده ای بود.» (ص: 43 و 44)

شتاب در قضاوت

قرآن کریم با نقل قصه ها و داستان ها این هدف را دنبال می کند که انسان را از گذرگاه های لغزنده و تاریک عبور دهد و با پندآموزی، او را به سرزمین روشنایی و هدایت برساند. برخی داستان های قرآن با یک مقدمه آغاز می شود و در خواننده کشش و انگیزه ایجاد می کند که موضوع داستان را دنبال کند. خداوند در آیات 17 تا 20 سوره صلی الله علیه و آله، به معرفی شخصیت داوود علیه السلام می پردازد. پیامبری که صاحب حکمت بود، مقام والایی داشت و به امر خداوند آهن در دستانش نرم می شد. سپس آیه 21 خواننده را به شنیدن این ماجرا تشویق می کند: آیا از داستان مردان متخاصم که به بالای دیوار محراب آمدند، خبر داری؟»

داوود در حال عبادت بود. دست هایش را گشوده بود و آهسته اشک می ریخت و می گفت: «پروردگارا! تو را سپاس که به من فضیلت و علم دادی و به من حکمت آموختی. خداوندا! مرا یاری کن تا بتوانم مردم را از کژی و نادرستی نجات دهم».

وقتی به خود آمد، احساس کرد افرادی به او نزدیک می شوند. پس تعجب کرد. درها همه بسته بود و کسی نمی توانست به آنجا وارد شود. برگشت. ناگهان دو نفر را روبه روی خود دید. آثار ترس بر چهره اش نمایان شد. یکی از آن دو جلو آمد و گفت: «نترس، ما دو نفر متخاصم هستیم. هر یک از ما مدعی است که دیگری به او ستم کرده است».

دومی گفت: «آری، ای مرد خدا! بیا و میان ما داوری کن و ما را به راه راست رهنمون باش».

داوود برخاست، به آنها نزدیک شد و پرسید: «چه مسئله ای پیش آمده است؟»

یکی از آنان گفت: «ای داوود! این برادر من است. او نود و نه گوسفند دارد و من یک گوسفند دارم. برادرم می گوید این یک گوسفند را نیز به من بده. هنگامی که با او

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه