عزاداری در سیره اهل بیت (علیهم السلام) صفحه 182

صفحه 182

که اسرا را از قتلگاه عبور می­دادند و چیزی نمانده بود تا جان از سینۀ امام سجاد (علیه السلام) مفارقت کند، و در جواب عمه جانشان حضرت زینب (علیها السلام) می­فرماید:

«کیف لا اجزع و اهلع؛ چگونه جزع نکنم و بی قرار نباشم». (1)

طبق این روایت جزع تا مرتبه جان دادن نیز می­باشد. لذا معنای «کادت نفسی ان تخرج» چنین می­شود که: «هیچ نمانده بود که من جان بدهم».

کلام مرحوم آیت الله دربندی دربارۀ جزع

الجزع هو نقیض الصبر لغۀو عرفاً، و کما یدخل تحته رفعالصوت فی النوح و البکاء و اعلان الصیحۀ و الضجۀ و النحیب و تنفس الصعداء فکذا تدخل تحته دق الصدر و ضرب الرؤوس و شق الجیوب و تمزیق الثیاب و حثو التراب و الرماد علی الرؤوس و التلبس اهل المصائب.

جزع [بی تابی] همان نقیض صبر است در عرف و لغت و چنانکه در معنای جزع اموری مانند بالا بردن صدا در نوحه گری و گریه، اظهار فریاد [داد زدن]، ضجه [و فریاد از شدت غم و دهشت]، گریۀ با صدای بلند و نفس کشیدن­های طولانی از شدت هم و غم داخل می ­شود، همچنین اموری مانند کوبیدن بر سینه و زدن بر سر و چاک دادن گریبان و پاره کردن لباس­ها و ریختن خاک و خاکستر بر روی سر و پوشیدن لباس­های اهل عزا و مصیبت، در این معنی داخل می­شود.

و نشر الشعور ولطم الوجوه و خدش الخدود و الصدور و ضرب الافخاذ و الرؤوس و الجباه بالاکف ... الی غیر ذلک من جملۀالامور الأخر، داخل تحت الجرع.


1- کامل الزیارات، ص 260(فضل کربلا و زیارۀالحسین (علیه السلام)، باب 88، ح 1)؛ بحارالانوار، ج 56، ص 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه