عزاداری در سیره اهل بیت (علیهم السلام) صفحه 233

صفحه 233

خالد بن سلمه می­گوید: موقعی که خبر شهادت زید بن حارثه به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید، دختری از زید به طرف حضرت آمد. زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را دید بر صورت خود پنجه زد. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) گریه کرد و فرمودند: هاه هاه، عرض کردند: این چیست؟

فرمودند: شوق حبیب به حبیبش. (1)

آنچه که از این دو روایت بر می­آید این است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عمل زنان انصار و دختر زید را نهی نمی­فرماید، بلکه از این حالت وی اشک می­ریزد و گریه می­کنند و چون از سبب گریه می­پرسند، این­گونه جواب می­­دهند که: «شوق حبیب به حبیب» است.

خراشیدن صورت توسط اهل حرم

*در روز دوازدهم، وقتی کاروان اسرا را به کوفه آوردند جدیل اسدی می­گوید:

«رأیت اهل البیت مهتکات الجیوب مخمشات الوجوه یلطمن الخدود داخلات الی الکوفه و رایت علی بن الحسین یبکی لسوء حاله و فقد رجاله؛ دیدم اهل بیت (علیهم السلام) را وقتی وارد کوفه می­شدند؛ در حالی که گریبان چاک کرده بودند و صورت­های خود را می­خراشیدند و لطمه به گونه­های خود می­زدند و دیدم علی بن الحسین (علیهما السلام) را در حالی که بر اسیری خود و کشته شدن مردان خود می­گریید.» (2)

*در مصادر روایی و تاریخی مختلف این تعابیر آمده است که:

« وضعن التراب علی رؤسهن و خمشن وجوههن و ضربن خدودهن»

بانوان حرم خاک بر سر می­ریختند و صورت­هایشان را می­خراشیدند و بر صورت می­زدند. (3)


1- مستدرک الوسائل، ج2، ص 465،ح 2475؛ مسکن الفؤاد، ص 106.
2- تذکرۀ الشهداء، ج2، ص 270.
3- بحارالانوار، ج 45، ص 112؛ عوالم، ص 381؛ لواعج الاشجان، ص 205؛ ملهوف، ص 156.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه