کرامات الفاطمیه(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضمیمه سوگنامه فاطمه زهرا (س)) صفحه 101

صفحه 101

باب امید همه عالمیان سوخته شد

آتش کین زده بر قلب ده و چار چرا(69)

( 10 ) بیت الاحزان

بعد از رحلت رسول اللّه (ص ) ، چند روزی که بی بی فاطمه (علیهاالسلام ) زنده بود هیچکس او را شاد و خندان و بشاش ندید؛ روز و شب با خاطر غم انگیز با صدای بلند گریه می کرد ، که مردم مدینه از صدای گریه حضرت ناراحت می شدند ، تا اینکه از بزرگان و مشایخ مدینه آمدند و خدمت آقا امیرالمؤ منین (ع ) جمع شدند و گفتند:

یا ابالحسن گریه زهرا ما را اذیّت می کند ، ما ناراحت هستیم به فاطمه بگوئید یا شب گریه کند و روزها را آرام بگیرد ، یا روزها گریه کند و شبها آرام بگیرد .

چون گریه فاطمه از صبح تا شب و از شب تا صبح تمامی ندارد . نه شب خواب راحتی داریم و نه روز آرامش ، از فاطمه خواهش کنید ، یا شب و یا روز گریه کند .

آقا امیرالمؤ منین (ع ) گفته های مردم را به بی بی زهرا (علیهاالسلام ) رسانید ، بی بی فرمود: من بین این مردم خیلی کم هستم و به همین زودیها از میان آنها خواهم رفت و در فراق پدر و از درد و مصیبتهای وارده آنقدر گریه می کنم تا به او ملحق شوم .

آقا امیرالمؤ منین (ع ) در

بقیع خانه ای درست کرد و آن را بیت الاحزان نامید و بی بی عالم (علیهاالسلام ) هر روز صبح دست امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) را می گرفت و می آمد بقیع توی بیت الاحزان می نشست و از فراق باباش پیغمبر و پهلوی شکسته و صورت سیلی خورده و بازوی کبود شده و محسن سقط شده اش گریه و ناله می کرد . (70)

اشک زهرا ز غمی تلخ حکایت می کرد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه