کرامات الفاطمیه(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضمیمه سوگنامه فاطمه زهرا (س)) صفحه 90

صفحه 90

( 4 ) نامه عمر

عمر در نامه ای که برای معاویه نوشته بود برخورد خود را با حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) چنین بیان کرد:

به فاطمه که پشت در بود گفتم : اگر علی از خانه برای بیعت بیرون نیاید هیزم زیادی به اینجا می آورم و آتشی برپا می کنم و خانه را با اهلش می سوزانم و یا اینکه علی را برای بیعت به سوی مسجد می کشانم .

آنگاه تازیانه قنفذ را گرفتم و فاطمه را با آن زدم و به خالد بن ولید گفتم : تو و مردان دیگر هیزم بیاورید و به فاطمه گفتم : خانه را به آتش می کشم . . . هماندم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد ، من او را دور کرده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم ، تا در را رها کند . از شدّت درد تازیانه ، ناله کرد و گریست . ناله او به قدری جانکاه و جگر سوز بود که نزدیک بود دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم ولی به یاد کینه های علی و حرص او بر کشتن

مشرکان افتادم . . . با پای خودم لگد بر در زدم ، ولی او همچنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود ، وقتی که لگد بر در زدم صدای ناله فاطمه را شنیدم که گمان کردم این ناله مدینه را زیرورو کرد .

در آن حال فاطمه می گفت : ای پدر جان ! ای رسول خدا ! بنگر که چگونه با حبیبه و دختر تو رفتار می شود آه ای فضه ! بیا و مرا دریاب به خدا فرزندم که در رحم من بود کشته شد .

در عین حال در را فشار دادم در باز شد . وقتی وارد خانه شدم ، فاطمه با همان حال رو بروی من ایستاد ، ولی شدّت خشم من به طوری بود که گویی پرده ای در برابر چشمم افتاده است چنان سیلی روی روپوش به صورتش زدم که به زمین افتاد . . . . (63)

چو فضه دید زهرا رفته از هوش

بغل بگشود وبگرفتش در آغوش

رخی کو طعنه زد برماه گردون

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه