مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 186

صفحه 186

چگونه پای علی شاخ و بال می ریزد

علی که بسته دودستش، فقط ز دیده ی خود

برای فاطمه اشکی زلال می ریزد

غم بزرگ پیمبر دوباره اوج گرفت

دوباره آب جری شد، دوباره از سر رفت

همینکه فاطمه افتاد توی کوچه، علی

به خویش گفت دوباره زِ ما پیمبر رفت

همیشه آخر این قصه های بغض آلود

شبیه اولشان سختِ سخت می گردد

بقای باغ بهایی نداشت جز اینکه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه