مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 188

صفحه 188

شعله دل کوچه پر از غم می شد

شعله دل کوچه پر از غم می شد

کوچه در آتش و خون داشت جهنم می شد

"باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را...."

روضه مکشوف تر از آن چه شنیدم می شد

بین دیوار و در انگار زنی جان می داد

جان به لب از غم او عالم و آدم می شد

لااقل کاش دل ابر برایش می سوخت

بلکه از آتش پیراهن او کم می شد

زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده است؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه