مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 247

صفحه 247

تا ماجرای کوچه را یک یک حکایت میکنی

حس میکنم غیر از حسن، معجر خجالت میکشد

پهلو به پهلو میشوی، دردت مکرر میشود

پهلو اگر آرام شد، از سر خجالت میکشد

یک سوم از سادات را با فاطمه آتش زدند

حالا کنار شعله، خاکستر خجالت میکشد

آری یقینا هر چه شد، بین در و دیوار شد

وقتی مقصر بوده میخِ در، خجالت میکشد

هر روز درد تازه ای

رشیده ام چه شده دست بر کمر داری؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه