مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 259

صفحه 259

بیش ازین برنمی آید دگر از پروانه

پروبالی که نمانده ست برایم, اما

آنقدر هست بسازی سپر از پروانه

دل به آتش زدم و سعی خودم را کردم

دست تو باز نشد...درگذر از پروانه

نوبت شستن پروانه رسید و حالا

تازه فهمید چه میخواست در از پروانه

در همان مرحله ی سوختنش می مانم

تا قیامت بنویسم اگر از پروانه

خانه ات را پیش مردم حرمتی دیگر نبود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه