مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 281

صفحه 281

نگاه بی رمقت با علی سخن می گفت

زبان درد دلت در نگاه های تو بود

به خانه ی دل او نور داد و دلگرمی

جواب گرم سلامی که با صدای تو بود

ز گریه ات همه هستی به گریه می افتاد

همین نه شهر مدینه پر از نوای تو برد

هزار مرحله سائل نشسته بر در تو

هزار مرحله سائل نشسته بر در تو

مگر که نور بگیرد ز فیض محضر تو

گدا چو من که نه بی بی! شبیه جبرائیل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه