مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 377

صفحه 377

از جسم بیمار و وجودی خسته و زرد

وقتی بیفتی دست یک جانیِّ نامرد...

عمّه صدا زد نازدانه زود برگرد

زجر آمده از کشتنت پروا ندارد

هنوز می رسد از پشت در صدات به گوشم

هنوز می رسد از پشت در صدات به گوشم

هنوز چوبۀ تابوت توست بر سر دوشم

من آن امام غریبم که در میانۀ حجره

نگاه کردم و گردید آب، شمع خموشم

وصیتت شده باعث

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه