مجموعه اشعار فاطمیه 94 صفحه 390

صفحه 390

خاموشی تو کرد خموش انجمنم را

در ماتم تو چاره به جز صبر ندارم

برخیز و ببین سوختن و ساختنم را

بر سنگ گر این قصه بخوانم بشود آب

چون سوز دگر داده غم دل سخنم را

یا فاطمه جان بعد تو دلسوز که باشد؟

این زینب و کلثوم و حسین و حسنم را

می گریم از این داغ که گفتی دم رفتن

بردار شبانگاه علی جان بدنم را

آخر شدم آگاه از این راز که گفتی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه