نهضت فاطمیه و شمه ای از کرامات فاطمه زهرا علیهاالسلام صفحه 475

صفحه 475

1- شش ماه بعد از آن ملاقات راه عتبات عراق باز گردید .

شکایت کرده بودم ) مشکلی پیش آمده ، و ایشان به ما متوسّل شده اند، کار ایشان را حل کنید ، من از خواب بیدار شدم ، و پس از بازگشت به ایران ، پرونده شکایت را پاره کردم، و آن شخص تعجّب کرد، و هنگامی که جریان خواب را برای او گفتم ، تصدیق نمود و گفت : وقتی متوجّه شدم که با اصرار خودم نمی توانم تصمیم شما را در امر شکایت عوض کنم ، به نظرم رسید که تنها راه نجات من ، توسّل به حضرت زهراء سلام الله علیها است ، و لذا متوسّل به آن حضرت شدم ، و خوشحالم که از این راه به نتیجه رسیده ام .

10-من که مزدم را گرفتم

یکی از کسانی که از اوّل نهضت فاطمیّه ( سال 1411 قمری ) تا کنون ، از جان و مال و آبرو و امکانات خود در راه ترویج و حمایت از مراسم بزرگداشت شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها دریغ نکرده است ، در همان سال أوّل مشکلی داشت که با توجّه به شرائط جامعه در آن روز ، و طرف هائی که با آنها درگیر بود برطرف شدن آن غیر قابل پیش بینی بود ، از یک ماه قبل از ایّام فاطمیّه ، در آماده سازی کسانی که می توانستند در برگزاری مراسم فاطمیّه اقدام کنند . فعّالیّت چشمگیر و مستمرّی داشت ، و در دهۀ فاطمیّه أوّل ( 11 تا 20 جمادی الاولی ) مجدّانه و با پشتکار ، گامهای مؤثّری برداشت .

آخرین شب از دهۀ فاطمیّه ، در یکی از جلسات عزاداری حضرت زهراء سلام الله علیها او را ملاقات کردم ، و در حالی که اشک چشمانش را گرفته بود، با حالت شورو التهاب عجیبی گفت : من که مزدم را گرفتم ، پرسیدم چگونه ؟ گفت : کسی در منزل نبود، رفتم سری بزنم و به جلسه عزاداری بیایم ، در همان هنگام صدای تلفن بلند شد ، گوشی را برداشتم از تهران زنگ می زدند ، متن حکم دادگاه را که صد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه